به دنبال اکران مستند «بچههای کمپ اشرف» در چند جشنواره فیلم بین المللی، فرقه رجوی در پی جنجال و دفاع بیهودهای از خود است که هرچه در این باتلاق پیش رود بیشتر فرو خواهد رفت.
به گزارش فراق، شواهد غیرقابل انکاری از سوءاستفاده، آسیب و درد و رنج این کودکان وجود دارد که در هر دادگاهی قابل ارائه و بررسی است.
عضو گیری و اجبار کودکان و نوجوانان زیر ۱۸سال به اقامت در اماکن و سازمان های نظامی فقط یک نمونه از جنایت های فرقه رجوی در خصوص آنهاست.
این موضوع به راحتی قابل تبیین است، کودکانی که به سن تشخیص و تصمیم برای زنگی خویش نرسیدند، آموزش و پرورش آنان در موقعیت های سازمانی منجربه سوءاستفاده و شستشوی مغزی در جهت منافع رهبران و اجحاف آشکار به حق زندگی آزاد آنها خواهد بود.
در زیر تصاویری از برخی کودک سربازان سابق که در کمپ اشرف بودند به عنوان یک سند غیرقابل انکار منتشر می شود. همه آنها در زمان عضوگیری و انتقال به عراق در سنین کودکی و نوجوانی بودند.
فریبکاری فرقه رجوی چگونه با مرگ محسن معصومی برملا شد.
دیروز بتاریخ هشتم بهمن 1402 خبر مرگ محس معصومی سالمند 63 ساله ساکن در اردوگاه فرقه رجوی در آلبانی در سایت رسمی این فرقه درج گردید. باید گفت دروغگویی و فریبکاری تا بن و استخوان مجاهدین رخنه کرده است و هرگز نمی توان مجاهدین را بدون ایندو ویژگی تصور کرد.
به نوشته سایت رسمی مجاهدین و براساس اطلاعیه مرگی که در مورد محسن معصومی صادر گردید، وی 4 سال بود که در بستر بیماری با مرگ دست و پنجه نرم می کرد. حتی شنوایی خود را نیز از دست داده بود. اما نکته جالب توجه اینجاست طی همین سالها یعنی از سال 1399 تا تیر 1402 این فرقه فریبکار بارها مقالاتی را به اسم ایشان در سایت موسوم به «ایران افشاگر» با محتوای فحش و ناسزاگویی بر علیه جداشگان و منتقدان این فرقه درج کرده است. این فرقه منحوس بهنگام مرگ این نگونبخت هم دست از فریبکاری بر نداشت و بجای درج عکسی از چهره واقعی این فرد در آخرین روزهای زندگی اش، عکس بشدت جوان سازی شده از وی را در بالای اطلاعیه مرگش قرار داد تا زندگی و مرگ خفت بار اعضای این فرقه را از دید مخاطبانش بویژه خانواده هاشان پنهان کرده باشد. حیاتی که عین مرگ است و مرگی که در عزلت و تنهایی است. بعبارتی اعضای فرقه حتی بعد از مرگشان هم در اسارت سران فرقه رجوی بسر می برند. بنحویکه خانواده هایشان هم هیچ دسترسی به مرده آنها ندارند. البته اینگونه فجایع رسم نهادینه شده ای در این فرقه است. همان کاری که هم اکنون با مرده رجوی هم می کنند. یعنی درج پیام هایی منتسب به وی با همان عکس های قدیمی، و وانمود کردن به اینکه او همچنان زنده است دست به فریبکاری می زنند. در حالیکه اگر وی هم اکنون زنده هم باشد این سوال مطرح می شود ؛ وی چگونه می تواند در سن 76 سالگی در حالیکه به انواع و اقسام بیماریها مبتلاست ، فاز جوانی کوک کرده و ادا و اطوار زنده ها را در بیاورد؟ و این روند تا کی می تواند ادامه داشته باشد.؟
دادگاه رسیدگی به جنایتهای فرقه رجوی بازخوانی تاریخ رنج مردم ایران از تروریستهایی است که از تحریم و خون همین ملت کاسبی کردند.
به گزارش فراق، سپیده ابراهیمی متهم ردیف ۷۴ این دادگاه در آمریکا جذب فرقه شده و در زمان عملیات تروریستی- نظامیِ فروغ جاویدان، به عراق اعزام میشود. وی در آن عملیات، از ناحیه دست راست، مورد اصابت تیر قرار گرفته و به همین دلیل نیز انگشتانش از کار میافتد.
سپیده ابراهیمی در مشارکت با مریم حاج خانیان، مهرافروز پیکرنگار و ژیلا دیهیم، یکی دیگر از عوامل اصلی تشکیل، طراحی، سازماندهی و هدایت تیم ترورِ شهید اسداله لاجوردی و نتیجتاً شهادت و به تعبیر حقوقی، قتل عمد این شهید والا مقام محسوب میشود.
گفتنی است در آن اقدام تروریستی، اصغر رئیس اسماعیلی و زین العابدین مسعودی به شهادت یا به تعبیر حقوقی به قتل رسیده و اصغر دهقان فاضلی نیز مجروح میشود.
نامبرده در حال حاضر یکی از مسئولین اصلی ستاد داخله است.
دیگر فعالیتها و مسئولیتهای او عبارت است از:
شرکت در عملیاتهای تروریستی- نظامیِ چلچراغ و فروغ جاویدان
معاون مسئول در شاخه نظامی نفاق بین سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۱
عضو شورای رهبری در سال ۱۳۷۲
بازجو- شکنجهگر اعضای مسئلهدار از دیدگاه فرقه و طراح اقدامات تروریستی خمپارهزنی در داخل کشور و مسئول آموزش در ستاد داخله نفاق
نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به شماره A-۵۲۳/۶-۲۰۰۲ است.
بعد از ورود به کشور آلبانی همه فکر میکردند که محدودیت ها برداشته شده و میتوانند به راحتی و بدون گفتن به مسئول، برای گردش به شهر بروند. اوایل تا حدودی آزادی بود و همه در زمان ورزش به مرکز شهر یا قسمتهایی از تیرانا میرفتند. همچنین برخی ها تلفن هوشمند داشتند و برای تماس به تپههای اطراف میرفتند تا کسی با خبر نشود که این ها با خانواده تماس می گیرند. از آنجایی که سران فرقه از تماس اعضا با خانواده وحشت داشتند و نمیخواستند که تلفن هوشمند دست اعضا بیفتد لذا بعد از مدت کوتاهی همین تلفن ها از دسترس همه جمع شد و جای مخصوص نگهداری میشد. در ادامه بیرون رفتن اعضا هم توسط سران فرقه محدود و نشستهای مهندسی شده با بعضی از عناصر فرقه شروع شد. یک مرتبه میدیدیم تعدادی پشت میکروفن در تایید حرف آن مسئول شروع به حرف زدن می کردند و چون کسی از اعضای حاضر در نشست نمیتوانست مخالفت کند این موضوع یا موضوعات تایید و محدودیتها اعمال میشد. زمان ورزش به دروغ می گفتند حکومت ایران در مسیر ورزش جاسوس فرستاده و همین باعث شده بود که تعدادی ورزش همیشگی را نروند. تعدادی از فرماندهان را برای این کار به عنوان گشت گمارده بودند و هر روز در همه عرصه ها فشار را زیاد می کردند. در همان زمان تعدادی بدون اطلاع قبلی خود را به کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان معرفی کرده و خود را نجات دادند. این چنین بود که رجوی طاقت دیدن افراد خود در شهر را نداشت لذا بیابان نشینی در حومه تیرانا را برای اعضای خود انتخاب کرد و گفت ما در چادر راحتر زندگی می کنیم. البته برای دیگران نه برای خود، همانطور که قبلاً هم گفتم بمب و موشک برای دیگران خوب است نه برای رجوی و همسر و دیگر سران.
یکی از روشهای برملا شده سربازان مجازی مریم رجوی در سالهای اخیر، ساختن اکانتهای فیک در اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی است که به وسیله آن از طریق قراردادن پست و یا گذاشتن کامنت، سعی میکنند خود را بهعنوان مردم ایران جا بزنند.
به گزارش فراق، برای شناخت اکانت واقعی از اکانت فیک، راههایی وجود دارد که در ادامه میخوانید.
کار سربازان فرقه رجوی در سالهای اخیر، ساختن اکانتهای فیک در اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی است که به وسیله آن از طریق قراردادن پست و یا گذاشتن کامنت، سعی میکنند خود را بهعنوان مردم ایران جا بزنند و وانمود کنند که پستها و کامنتهای آنان، نظر مردم ایران است.
تاریخ ایجاد صفحات فیک معمولاً بسیار جدید است. برای چک کردن تاریخ ایجاد یک اکانت، روی پروفایل اکانت موردنظر کلیک کنید و سپس وارد تنظیمات شوید. گزینه Privacy And Security و سپس Account Data را انتخاب کنید. در بخش Date Joined تاریخ ساخت اکانت وجود دارد.
نام کاربری بیمعنا
معمولاً صفحات فیک، نامی عجیب و یا بیمعنی دارد. البته ممکن است برای طبیعی جلوه کردن، از یک نام و نام خانوادگی استفاده شود که در این صورت تشخیص فیک بودن اکانت، سخت میشود. گاهی نیز نام صفحه معنیدار بهنظر میرسد، اما وقتی دقت میکنیم میبینیم چند کاراکتر یا حرف آن جا بهجا شده است.
کمک گرفتن از نرمافزار
نرمافزارها و اپلیکیشنهایی نیز وجود دارند که موارد غیرطبیعی و مشکوک در هر صفحه را به شما اعلام میکنند. میتوانید با جستوجو در اینترنت آنها را پیدا کنید.
محتواهای تکراری
این مسئله نیز در صفحات غیرواقعی بارها مشاهده شده است که برای طبیعی جلوه دادن صفحه، تعدادی پست در آن قرار میدهند، اما مشاهده میکنیم که بهدلیل عجله و بیدقتی، یک پست مشابه را بارها در صفحه قرار دادهاند.
وجود فالوئرها و کامنتهای خارجی
همانطور که میدانید فالوئر و لایک، قابل خریداری کردن است. از آنجا که خرید فالوئر و لایک ایرانی گرانتر از خارجی است، برخی اوقات خرید فالوئر و لایک خارجی ترجیح داده میشود. یک راه تشخیص فیکبودن فالوئرها این است که روی اکانت برخی از آنها بهصورت تصادفی کلیک کنیم و بررسی کنیم که آیا صفحات واقعی هستند یا خیر. در آن صورت معلوم میشود که دنبال کنندهها نیز خصوصیات صفحات فیک را دارند. از این روش هم میتوان به واقعی یا فیک بودن یک اکانت پی برد.
تاریخ انتشار محتواها
کسانی که حسابهای فیک میسازند برای خالی نبودن صفحه، بلافاصله چند عکس در صفحهشان قرار میدهند. غالباً اینطور است که این پستها در یک روز و یا در روزهای متوالی و نزدیک به هم قرار داده شدهاند.
تعداد محتواها
صفحات غیرواقعی گاهی اینطور هستند که در آنها فقط چند پست محدود منتشر شده است یا اینکه اصلاً پستی در آن وجود ندارد.
محتواهای تبلیغاتی بیش از حد
گاهی نیز صفحات فیک به این صورت هستند که اکثر محتواهای درون آنها درباره تبلیغات یا مسابقه است.
عدمتناسب تعداد فالوئرها با میزان تعامل
حسابهایی هستند که تعداد فالوئرهایشان زیاد است، اما وقتی پستهای آنها را بررسی میکنیم شاهد هستیم که لایک بسیار کمی دارند. گاهی نیز اکانتهای فیک را از این طریق میتوان تشخیص داد که هیچ دنبالکنندهای ندارند یا کسی را دنبال نمیکنند.
۳۰ دی روزی است که مسعود رجوی به خاطر نجات جان بی مقدار خودش از زندان شاه از هیچ تلاشی فروگذاری نکرد و به جای خود رقیبانش را به کشتن داد.
به گزارش فراق، هر ساله در این ایام ماشین تبلیغاتی رجوی شروع به کار در این حوزه نموده و با پخش فیلم های قدیمی می خواهد طوری القا نماید که انگار روزی تاریخی و ارزشمند در حال نردیک شدن است.
داستان به صورت خیلی مختصر از این قرار است که در اواسط دهه پنجاه که تمام اعضای گروهی به نام سازمان مجاهدین خلق در ایران فعالیت می کردند به خاطر لو رفتن شان دستگیر و در زندان های شاه حبس و محاکمه شدند.
در این دادگاه های نظامی شاه که کارش فقط صدور حکم اعدام برای فعالین سیاسی آن زمان بود نوبت به محاکمه اعضای سازمان مجاهدین می رسد. سرانجام در این دادگاه ها حکم اعدام به همه اعضای مرکزیت سازمان داده می شود. در این بین هم مسعود رجوی که از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین محسوب می شد نیز حکم اعدام می گیرد، اما در بزنگاه حکم اعدام او تعلیق شده و به حبس ابد تبدیل می گردد.
در آن زمان افراد زیادی متوجه نشدند که موضوع چه شد که حکم اعدام وی منتفی شده و تبدیل به حبس ابد گشت. شاید فقط دو طرف می دانستند که واقعیت چیست یکی خود مسعود رجوی و دیگری دستگاه ساواک.
بعد از اعدام اعضای مرکزیت و بنیانگذاران این سازمان تقریبا این سازمان از بین رفت و به جز مسعود رجوی و چند نفر دیگر زنده نماندند. برای تمام زندانیان به ویژه آنان که حکم سیاسی داشتند این سوال پیش آمده بود که چرا مسعود رجوی اعدام نشد؟ در جایی که دادگاه های نظامی شاه به جز حکم اعدام برای فعالین سیاسی حکم دیگری صادر نمی کرد چگونه شد که این یک نفر علی رغم اینکه حکم اعدام گرفته بود از زیر حکم اعدام در رفت و نجات پیدا کرد.
کم کم زمزمه هایی شکل گرفته بود، زمزمه هایی که بیانگر یک معامله بود، بوی تعفن خیانت به مشام می رسید. بله، دیگر همه به یقین رسیده بودند که هیچ اقدامی به جز خیانت نمی توانست این فرد را که از اعضای مرکزیت سازمان هم محسوب می شد از اعدام نجات بدهد. او یک عضو ساده و معمولی نبود، به قول خودش مفسر! قرآن بود و در تدوین ایدئولوژی سازمان نقش مهمی داشت، یعنی از نخ نبات های این سازمان محسوب می شد.
این داستان باقی ماند تا که انقلاب ۱۳۵۷ شد و در روز ۳۰ دی ۱۳۵۷ مسعود رجوی به همراه سایر زندانیان از زندان های شاه آزاد شدند. ابتدای داستان، مقداری گرد و خاک های انقلاب و فرار شاه و درگیری هایی که مردم با بازماندگان شاه داشتند موجب شده بود که اغلب همه چیز را فراموش کنند و یا حداقل برایشان کم رنگ شود، اما کم کم باز این نجوا به گوش می رسید که چرا رجوی را شاه اعدام نکرد؟ ظاهرا بوی خیانت هنوز از تن رجوی زدوده نشده بود و مشام هر کسی را آزار می داد.
سرانجام یک داستان سرایی توسط مسعود رجوی و همراهانش شروع شد و در بین سایر کسانی که می خواستند حقایق برای افکار عمومی روشن گردد را ترویج دادند.
مسعود رجوی چنین وانمود کرد که گویا در زمانی که او در زندان شاه بوده، برادرش (کاظم رجوی) که آن زمان در سوئیس مشغول به تحصیل بوده و کار وکالت هم انجام می داد او را نجات داده است. رجوی چنین وانمود می کرد که به خاطر فعالیت های بشر دوستانه برادرش کاظم بر روی رژیم شاهنشاهی بود که شاه زیر این فشارها ناچار دستور داد که در حکم مسعود رجوی تجدید نظر شده و حکم اعدام او مُلغی گشته و از اعدام به حبس ابد تقلیل یابد.
اغلب افراد فریب خورده توسط سرپلهای فرقه رجوی که فرقه از آنها به عنوان کانون شورشی یاد میکند در کمتر از دو روز شناسایی و دستگیر میشوند.
به گزارش فراق، فریب جوانان یا نوجوانان در شبکههای اجتماعی و سوءاستفاده از آنها برای انجام اقداماتی نظیر دیوارنویسی، ضبط ویدئو از تجمع چند نفره، شعارنویسی روی پول و اماکن عمومی، آتش زدن تصاویر و المان های مسئولان و شهدا و گرفتن تصویر و ارسال به سرپل ها از اقدامات پلید آلبانی نشین ها برای رسیدن به اهدافشان است تا به صورت اغراقآمیزی آن ها را در شبکههای فضای مجازی منتشر کنند.
در همین باره محمد حسن پور، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان پاکدشت، روز دوشنبه ۱۸ دی ماه گفت: با دستورات قضایی ابلاغ شده، یکی از عناصر عملیاتی وابسته به فرقه تروریستی رجوی ۴۸ ساعت بعد از صدور ابلاغ دستگیر شد. وی افزود: فرد دستگیر شده با اعتراف به آتش کشیدن تصاویر و المانهای مسوولان و شهدا در حال حاضر در بازداشت به سر میبرد.
این فرقه بهدلیل جایگاه منفورش در ایران به تنهایی توان طراحی صحنه و ناآرامی را ندارد لذا سعی می کند با اغوای جوانان و نوجوانان در فضای مجازی از آن ها در راستای رسیدن به اهداف پلید خود بهره کشی نماید، لذا ضروری است خانوادهها به خصوص پدران و مادران در فضای مجازی به شدت مراقب ارتباطات فرزندان خود باشند تا خدای ناکرده طعمه تروریست های دهه ۶۰ نگردند.
اختصاصی فراق- پس از حملات هکری گسترده به زیرساختهای آلبانی و موج نارضایتی مردم این کشور از فرقه بدنام رجوی، این فرقه با فرستادن مزدوران خود میان جامعه، سعی در تطهیر چهره خود دارد.
به گزارش فراق، چند شب پیش، ۱۰ نفر از وحوش رجوی به همراه چند تن از نیروهای سرویس مخفی آلبانی در مراسم عشای ربانی یک کلیسا در منطقه دورس آلبانی (محل وقوع «اشرف ۳») شرکت کردند و با زیر نظر گرفتن افراد و تهیه تصویر از آنها، سعی در شناسایی طعمه برای بهرهبرداری بودند.
نکته جالب همراهی تنی چند از نیروهای سرویس مخفی و امنیتی آلبانی با آنها بود که پیش از این در فهرست افشا شده توسط گروه هکری عدالت میهن نام آن ها به چشم میخورد. افسر آلبانیایی که در تصویر با پیراهن صورتی و کراوات مشخص شده، فردی به نام Ndue (Anthony) است که در پشت صحنه، حامی فرقه تروریستی رجوی بوده و مطالبات غیرقانونی آنها را حل و فصل میکند. نکته جالب همراهی تنی چند از نیروهای سرویس مخفی و امنیتی آلبانی با آنها بود که پیش از این در فهرست افشا شده توسط گروه هکری عدالت میهن نام آن ها به چشم میخورد. افسر آلبانیایی که در تصویر با پیراهن صورتی و کراوات مشخص شده، فردی به نام Ndue (Anthony) است که در پشت صحنه، حامی فرقه تروریستی رجوی بوده و مطالبات غیرقانونی آنها را حل و فصل میکند.
خرداد ماه ۱۴۰۲ آلبانی به این نتیجه رسید که میزبانی از فرقه رجوی که مشغول حملات هکری و هدایت اقدامات تروریستی علیه جمهوری اسلامی از خاک این کشور اروپایی هستند را علی رغم فشار آمریکا و اروپا پایان دهد و آنها را از کشور اخراج کند. پلیس آلبانی در خرداد ۱۴۰۲ با حمله به مقر اشرف و به دست آوردن اسناد متعدد در تایید اقدامات تروریستی و هکری فرقه رجوی، بر اخراج آن ها تاکید جدی کرد، اما بعد از گذشت چندماه، روند اخراج کامل آنها به دلیل فشار آمریکا دچار خدشه شد که به نظر می رسد حملات هکری اخیر در واکنش به عدم اهتمام جدی آلبانی به این موضوع باشد.
به دنبال اقدام اخیر گروه هکری موسوم به «عدالت میهن» (هوملند جاستیس) در آلبانی و اختلال گسترده در سامانه های ارتباطی، مردم این کشور خطاب به سیاستمداران و نهادهای امنیتی کشورشان اعتراض تندی کردند که به سازش با فرقه رجوی پایان دهد و به نظر می رسد سرکردگان فرقه رجوی در حال حاضر میخواهند با این رفتارها وانمود کنند که دوست و همراه مردم آلبانی هستند.