قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها

۲۴۳ مطلب با موضوع «فرقه رجوی و جداشدگان» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

بر اساس اسناد متقن و آموزه های قرآن کریم، منافقان پس از مرگ در پست‌ترین مرتبه آتش جاى خواهند گرفت؛ این وعده به حقِ الهی حتمی است.

به گزارش فراق، به یقین این انسان‌ها تا زمانی که زنده باشند فرصت توبه، اصلاح و بازگشت به زندگی را دارند اما کسی که از روی عمد نخواهد قدم در صراط مستقیم بگذارد از هر جنسیتی و سنی که باشد، پایان کارش قعر جهنم خواهد بود.

مرحمت ندری، مشهور به رضایی یکی از همین زنان بود که متاسفانه تمام عمر خود را کنیزی شیطان کرد و در پایان، روز ۲۹ دی ماه مستقیم از بیمارستانی در پاریس راهی دوزخ شد.

خانواده رضایی جزو اشقیاترین انسان های روی زمین بودند و هستند که در کشتار بسیاری از جوانان این مرز و بوم به طور مستقیم دست داشتند. بیش از ۵۰ نفر از اعضای این خانواده عضو فرقه منفور رجوی هستند و هم اکنون نیز در خیانت به ملت ایران گوی سبقت را از دشمن ترین دشمنان ایران گرفتند.

محسن رضایی با نام اصلی ابوالقاسم فرزند وی که هم اکنون به نوعی مسئولیت پرسنلی «اشرف ۳» را نیز عهده‌دار است در حالی به سرکوب عواطف اعضای وامانده مشغول است که خود از سال ۱۳۷۲ در اروپا صاحب خانواده بود و از امتیازهای ویژه‌ای برخوردار بود.

 

محسن تا دهه ۱۳۷۰ مسئولیت بخش پرسنلی سازمان را به عهده داشت که یکی از بزرگترین و سری ترین ستادها محسوب می شد. زندان های فرقه که در آن ایام مهمانسرا خوانده می شد تحت مسئولیت محسن رضایی قرار داشت.  خدا می داند چه ظلم هایی در حق ناراضیان و جدا شدگان انجام می شد و چه اجحافی در حق آنان می شد و چه تعداد به دستور رجوی سربه نیست شدند.پرونده اعمال شخص رجوی در این دوران در این ستاد بود که به ریاست محسن رضایی پیش می رفت.  بعد از آن پروسه از سال ۱۳۷۲ محسن رضایی به طور کامل به خارج کشور منتقل شد و با عضویت در شورای خود ساخته رجوی دارای امتیازات بیشتری شد. اجازه تردد آزادانه به کشورهای مختلف، ملاقات ها و دیدار با خانواده و بستگان و برخورداری از امکانات رفاهی و مالی، امتیاز و باج هایی  نیست که از طرف فرقه رجوی به راحتی و بدون علت به همه افراد تعلق بگیرد. جالب است بدانید در جلسات درونی، مسعود رجوی به شدت از این هزینه های هنگفتی که صرف خانواده های شورایی و خارجه نشین رضایی می شد گلایه هم می کرد و آن ها را به باد ناسزا و فحش می گرفت.

خانواده رضایی‌‎ها به لطف مریم قجر و چاپلوسی های خاص، اغلب در رده های اول تشکیلات و با امتیازات فوق العاده در فرقه حضور داشتند.

 

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

چند روزی است فیلمی از نماز جماعت گروه تروریستی مجاهدین در سالروز ولادت حضرت زهرا(س) در اردوگاه اشرف ۳! در فضای مجازی پخش شده که واکنش‌های فراوانی را به همراه داشته است.

این فیلم شاید باعث تعجب برخی از مخاطبان شده باشد. اما پیش از این نیز رفتارهایی مشابه و البته خنده دار از این فرقه دیده شده است. به‌عنوان مثال چندی پیش ویدئویی از برگزاری مراسم عزاداری برای امام حسین (ع) در روز عاشورا توسط مجاهدین و با خوانندگی یک زن منتشر شد که واکنش‌های فراوانی را در پی داشت.

یا در مراسم عاشورای سال ۱۳۹۸ شعار «یا حسین یا مسعود»؟! به فرمان مریم رجوی در اردوگاه این فرقه در آلبانی سر داده شد.

 

به اعتراف صدها تن جداشده از مناسبات مجاهدین آنچه که در مناسبات این فرقه ارزشی نداشت و سفت و سخت گرفته نمی شود،  همین دینداری و رعایت چارچوب های آن است.  یعنی اینکه اطاعت از مسعود و مریم و اجرای دستورات وی، حرف اول و آخر را می زند. حال این وظیفه می تواند  اجرای یک نماز شکلی یا ترور و آدم کشی و یا جاسوسی و مزدوری به نفع بیگانگان باشد.

صدام ولی نعمت مسعود رجوی هم تو حرم حضرت عباس نماز می خواند،  اما در انتفاضه شعبانیه حرم امام حسین رو به مسلسل بست.

رهبران مجاهدین به‌خوبی می‌دانند که مردم ایران مردمی دین‌دار و دوست‌دار اهل بیت هستند و از همین رو برای تطهیر چهره منفور خود در میان مردم از نمادهای مذهبی سوء استفاده می‌کنند. این در حالی است که مردم ایران این فرقه را به‌عنوان تروریست‌های جنایتکار می‌شناسند. اقدامات جنایتکارانه فرقه رجوی  آن‌قدر زیاد است که نمی‌توان تمام آن‌ها را بررسی و فهرست کرد.

از سوی دیگر اغتشاشات در کشور نیز بخوبی نشان داد که گروه تروریستی مجاهدین نه تنها هیچ مقبولیت مردمی در کشور ندارند بلکه یادآور انبوه جنایت و وطن فروشی این فرقه  در حق مردم ایران نیز هستند.

لذا در ادامه تلاش های مذبوحانه برای مسلمان نشان دادن خود فیلمی از نماز جماعت این گروه را در فضای مجازی پخش کردند تا شاید آب رفته را به جوی باز گردانند.

در سابقه آدم کشی مجاهدین آنقدر نمونه هست که بشود این گروه را یک سازمان تروریستی قلمداد کرد. حتی اگر از جنبه تبلیغاتی قضیه هم بگذریم این سوال مطرح می شود که واقعا بین داعش و مجاهدین چه فرقی هست؟! آنها هم نماز می خوانند، روزه می گیرند و به اسم خدا و پیامیر و دین فوج فوج آمدم می کشند.

تناقضات بی شماری در رفتار و کردار و عمل مجاهدین با تبلیغات این گروه در دین داری وجود دارد. گروهی که همه زنانش باید به عقد رهبر فاسد و بدنام این فرقه یعنی مسعود رجوی در می آیند و برای اینکه حامله نشوند، رحم تک تک شان به وحشیانه ترین شکل ممکن در آورده می شود، حال به مناسبت روز زن و ولادت حضرت فاطمه نماز جماعت مختلط برگزار می کنند!

این کار آنقدر فرمی و شکلی است که مریم رجوی سعی می کند در نماز جماعت هم با پوشیدن لباس سفید متفاوت از بقیه دیده شود.

این همان فریبکاری است که مجاهدین را از سایر گروهها و اجتماعات انسانی متمایز کرده و آنان را بعنوان یک فرقه افراطی به جهان معرفی می کند.

باید گفت؛ مجاهدین مسجدشان مسجد ضرار است، نمازشان از جنس لشگر یزیدیان در روز عاشوراست و وضوعشان با خون ۱۷۰۰۰ ایرانی بی گناهی است که بدست این فرقه وحشی به شهادت رسیده اند.

وانمود کردن به دینداری با اجرای یک نماز جماعت تبلیغی از سوی مریم رجوی به همراه تعدادی از اعضای آن، آنقدر مضحک بود که باعث طنز کاربران در فضای مجازی هم شد. کاربری نوشت: «از آبشن های امام جماعت بودن توی کمپ مجاهدین این است که می توانی دکمه کتتو باز بزاری» یا کاربر دیگری نوشت: «اولش فکر کردم تبلیغ پودر لباس شویی است بعد که دقت کردم دیدم نماز جماعت پاتال های مزاحمین خلقه» یا متن زیر را از کاربر دیگری بخوانید که نوشت: امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوا به میدان می آید. تزویر سکه ای است دو رو ، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش, و چه خون دل ها خورد حضرت علی (ع) از دست این جماعت سر به سجود و به ظاهر متدین…

دیگری هم نوشت: …  وقتی می گویند که ((ابلیس اعمال کسی را در نظرش زینت می دهد)) می شود این. شیطان طرف رو بیدار کرد برای نماز و پیشنمازی ، شخص تعجب کرد که تو برای چی من رو بیدار کردی برای نماز!!! گفت پیشنمازی تو برای من خیلی کار می کنه!!!

نتیجه اینکه دروغگویی و فریبکاری جز لاینفک ایدئولوژی ضد دینی مجاهدین است که عمل شان با ظاهرشان تفاوت روز و شب دارد. بقول قرآن: «وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ؛ خداوند شهادت می‌دهد که منافقان دروغگو هستند» یعنی به گفتار و اعمال خود ایمان ندارند.

  • نویسنده : سعید پارسا

 

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

انتشار تصویر فردی که به اصطلاح سابقا فعال دانشجویی بوده و در سال های گذشته ماجرای بازداشت و محکومیت وی به زندان واکنش های بسیاری را در بین محافل سیاسی داخلی در بر داشت و همچنین بسیاری از فعالان سیاسی برخورد با وی را نوعی برخورد با قشر نخبه و دانشجوی کشور می دانستند، سوالات و ابهامات زیادی را مطرح نمود که چرا واقعا گاهی برخی از حقایق و مستندات اطلاعاتی و امنیتی آن گونه که باید در جامعه مورد توجه قرار بگیرد، نگرفته و نمی تواند موثر و اقناع کننده باشد.

هنگامی که شبنم مددزاده در سال های گذشته بازداشت و علت محکومیت وی ارتباط با سازمان تروریستی منافقین بیان شد، برخی فعالان سیاسی مدعی شدند این اقدام در راستای پرونده سازی برای قشر نخبه کشور بوده و اساسا این گروهک تروریستی به دلیل سوابق تاریک خود، قادر به جذب نیرو از بین جوانان به خصوص دانشجویان که از اطلاعات و تحصیلات مناسبی برخوردارند، نبوده و نباید چنین ادعاهایی را جدی گرفت؛ اما حال که تصاویر این فرد منتشر شده نشان می دهد، نه تنها این ادعاها خلاف واقع بوده، بلکه مستندات و دلایل امنیتی که آن روزها درباره وی بیان شده، کاملا متقن و مستحکم بوده است.

اما اینکه برخی از گزارش های اطلاعاتی و امنیتی در زمان خود فاقد اثر اقناع کنندگی برای برخی از مخاطبان بوده را باید در عوامل متعدد خارجی و داخلی دانست. از یک سو رسانه های خارجی با فضاسازی های خبری که انجام می دهند به دنبال این هستند تا چنین گزارش هایی را تا حد ممکن بی اثر کرده و آنها را خلاف واقع و کذب معرفی نمایند. اگر به مورد اخیر که مربوط به علیرضا اکبری ابرجاسوس انگلیسی بود توجه شود، کاملا آشکار است که دستگاه های رسانه ای خارجی با شگردهای مختلف به دنبال اتهام زدایی از عوامل مرتبط با خود هستند.

به غیر از علت خارجی باید عوامل داخلی را هم مدنظر قرار داد؛ مثلا یکی از عوامل داخلی را می توان در استفاده از شیوه ها و شگردهای اطلاع رسانی قدیمی که در قالب بیانیه و اطلاعیه های «کلی و نامفهوم» انجام می شود دانست و یا مثلا مستندهایی که از اعترافات افراد قبل از صدور حکم و جلسه دادگاه تهیه می شد و اکثر افراد پس از آزادی مدعی می شدند، این اعترافات به دلیل شرایط خاص حاکم بر دوران بازداشت آنها بوده است. در مورد دلایل داخلی نمی توان از نقش برخی رسانه های داخلی که مدعی دفاع از نظام و انقلاب بوده و همیشه به دنبال اتهام زنی های سیاسی و امنیتی به مخالفان خود بوده اند به سادگی گذشت. متاسفانه عملکرد آنان موجب شده تا گزارش های اطلاعاتی و امنیتی از مراجع رسمی در سایه اتهام زنی های همیشگی آنان قرار گرفته و نتواند به خوبی موثر و اقناع کننده باشد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

«شتر در خواب بیند پنبه‌دانه گهی لپ‌لپ خورد گه دانه‌دانه» این ضرب‌المثل زبان حال اپوزیسیون و معاندانی است که از ۴۳ سال پیش نابودی و تجزیه ایران قوی را در برنامه دارند، یک روز جدا جدا برای رسیدن به این هدفشان تلاش می کنند روز دیگر به صورت جمعی؛ اگر چهل سال پیش صدام و رجوی‌ها تک تک خیال خام سقوط جمهوری اسلامی  را در ذهن داشتند حالا در آستانه سال جدید میلادی با پیام‌های مشترک، توهم زنجیره‌ای خود را به اشتراک می‌گذارند.

از سوی دیگر مردم در طول این سال‌ها علی‌رغم تمام سختی‌ها از ۸ سال جنگ تحمیلی گرفته تا تحریم و فتنه‌ها، مقابل دشمنان ایستادگی کردند و آرزوی براندازان را به گور فرستادند. در ادامه نگاهی به این توهم ۴۳ ضدانقلاب می‌اندازیم:

*رویای فتح ۳ روزه تهران توسط صدام

اوایل جنگ تحمیلی بود که صدام رئیس جمهور عراق، وعده فتح ۳ روزه تهران را داد اما در طول ۸ سال هم نتوانست به این خیال خام خود یعنی سقوط جمهوی اسلامی ایران شدست پیدا کند. در نهایت خودش ۱۶ سال پیش یعنی در سال ۸۵ به درک واصل شد.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

جمعی از خانواده‌های اسیران و جداشده‌های فرقه رجوی در نامه‌ای به کمیساریای عالی حقوق بشر در سازمان ملل متحد خواستار ورود قاطعانه و فوری این نهاد به کشور آلبانی شدند.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، اعضای انجمن نجات استان اردبیل که جمعی از خانواده های اسیران سازمان مجاهدین خلق و افراد جداشده از آن هستند، خطاب به «وولکر تورک» کمیسرعالی حقوق بشر در سازمان ملل متحد نوشتند: بر چه اساسی هم اکنون افرادی که پس از سال ها با رنج و مشقت توانسته اند از سازمان مجاهدین خلق نجات یابند و تشکیل خانواده بدهند باید دوباره دولت آلبانی بی‌رحمانه آنها را زندانی کرده و در وضعیت بلاتکلیفی و بی هویتی قرار دهد.

این افراد همچنین خواستار این موضوع شدند که کمیساریای عالی حقوق بشر در سازمان ملل متحد هر چه سریعتر به موضوع نقض حقوق بشر این افراد در آلبانی رسیدگی کرده و اقدامات لازم جهت آزادی آن ها را انجام دهد.

به گزارش فراق، متن کامل نامه به شرح زیر است:

جناب آقای «وولکر تورک»

کمیسر عالی حقوق بشر در سازمان ملل متحد

ما جمعی از خانواده های اسیران سازمان مجاهدین خلق و افراد جداشده آن از کشور ایران، استان اردبیل هستیم که لازم دانستیم یک موضوع مهم با عنوان نقض و سلاخی حقوق بشر در کشور آلبانی را به اطلاع شما برسانیم.

بیش از دو ماه از زندانی شدن غیرقانونی شش تن از جداشده های سازمان مجاهدین خلق (فرقه تروریستی رجوی) به نام های آقایان حسن حیرانی، احسان بیدی، غلامرضا شکری، علی هاجری، مهدی سلیمانی و حسن شهباز توسط دولت آلبانی گذشته است.

بر اساس منشور سازمان ملل متحد ماده ۲ تا ۹، هر انسانی مختار به تعیین حق سرنوشت خویش، حق انتخاب محل سکونت، نوع ارتباطات، مسافرت و زندگی آزاد است و نباید مورد توقیف، حبس یا تبعید خود سرانه قرار گیرد اما متاسفانه سازمان مجاهدین خلق (فرقه تروریستی رجوی) در همدستی با برخی مقامات آلبانی و دولت های غربی مانع زندگی آزاد و دستیابی حقوق اولیه برای اعضای جداشده خود می‌شود.

از شما کمیسر عالی حقوق بشر در سازمان ملل متحد می‌خواهیم یاریگر ما باشید تا این افراد بی گناه نزد همسران، فرزندان و زندگی خویش برگردند.

ما خانواده ها بیش از ۴۰ سال است بر اثر دوری و بی اطلاعی از فرزندان خود در رنج و عذاب به سر می بریم. سران سازمان مجاهدین خلق در آلبانی اجازه هیچ گونه ملاقات، تماس و حتی ارسال نامه به ما نمی دهند و ما از هر گونه ارتباط و کسب خبر از عزیزان خود محروم هستیم.

۴۰ سال بی خبری رنج و عذابی است که بسیاری از مادران و پدران را از پا درآورده. بسیاری از این افراد در حسرت دیدار با عزیزانشان از دنیا رفتند.

شما مجریان قانون و حامیان حقوق بشر هستید، حالا ما می خواهیم بدانیم بر چه اساسی هم اکنون افرادی که پس از سال ها با رنج و مشقت توانسته اند از سازمان مجاهدین خلق جدا شده و تشکیل خانواده دهند باید دوباره با همدستی دولت آلبانی زندانی شده و در وضعیت بلاتکلیفی و بی هویتی به سر ببرند.

از شما درخواست داریم بدون در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی، در اقدامی انسان دوستانه به ندای وجدان خود گوش فرا دهید و به دردهای مادران و پدران سالخورده فکر کنید، به همسران و فرزندان بی گناه آنها بیندیشید و تنها خداوند را در نظر بگیرید.

ما منتظر هستیم تا درباره این پرونده با اقدام سریع و فوری به غم ها و آلام ما پایان دهید و برای آزادی این انسان های بی گناه که همگی مانند فرزندان ما هستند، تلاش کنید.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

بنا به گزارش سایت انجمن نجات کشور روز دوشنبه ۱۹ دی ماه ۱۴۰۱ داشامیر مرصولی، رئیس انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی، با انتشار اطلاعیه ای از آزادی حسن حیرانی و همراهان وی پس از دو ما بازداشت خبر داد.

در متن اطلاعیه که در صفحه رسمی انجمن آسیلا در فیس بوک منتشر شد، آمده است:

«خطاب به تمامی اعضای آسیلا و همه حامیان انجمن و خانواده ها

خوشحالم به اطلاع برسانم که آقای حسن حیرانی الان در محل انجمن آسیلا با ما حضور دارد

برای ایشان شفای عاجل آرزومندم. التماس دعا»

لازم بذکر است که آقای حسن حیرانی به همراه ۵ تن دیگر از اعضای آسیلا، روز سه شنبه ۱۷ آبان ماه توسط پلیس مهاجرت و مرزی آلبانی بازداشت شدند و به اردوگاه پناهجویان غیرقانونی سازمان ملل موسوم به کارچ منتقل گردیدند. در این مدت با وجود پیگیری های وکلای انجمن آسیلا، خانواده ها و اعضای انجمن پاسخی روشن در خصوص علت بازداشت این افراد عنوان نشد.

این جریان و بلاتکلیفی که دو ماه به طول انجامید افراد بازداشت شده را بر آن داشت تا برای احقاق حق خود در چند نوبت دست به اعتصاب غذا بزنند و هر بار با وعده و وعیدهایی که محقق نشد به اعتصاب خود پایان دادند.

حسن حیرانی در روز ۱۷ دی ۱۴۰۱ یعنی بعد از گذشت دقیقاً دو ماه از بازداشت غیر قانونی او و ۵ نفر دیگر بدون تفهیم هیچ گونه اتهامی یک پیام ویدئویی فرستاد که ابتدا در صفحه فیس بوک مادر ایشان خانم فاطمه حسینی منتشر گردید. او در این پیام ویدئویی بر ادامه اعتصاب غذا تا زمانی که پاسخ روشنی بگیرد که به چه علت در این اردوگاه با شرایط فوق العاده سخت محبوس گردیده است تأکید کرد.

طی این دوماه فعالیت های رسانه ای بی شماری هم از سوی نزدیکان اعضای دستگیر شده انجمن آسیلا و هم از سوی خانواده ها صورت گرفت که نهایتا برگ دیگری به  شکست های  فرقه رجوی در حذف  انجمن آسیلا از صحنه فعالیت های اجتماعی آلبانی افزوده شد.

  • نویسنده : سردبیر
  • منبع خبر : سایت راه نو
  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

«ند پرایس»، سخنگوی رسمی دولت آمریکا روی رجوی سیفون کشید.

به گزارش فراق، پس از آن همه دلاری که فرقه رجوی به دهان ۲۵۰ تن از مقامات تاریخ در رفته و سابق آمریکایی ریخت که جمع بشوند و بگویند مریم قجر رئیس جمهور است و برایش کف بزنند، سخنگوی رسمی دولت آمریکا در یک اظهار نظر درباره اپوزوسیون های ایران بدون هیچ اشاره به نام مجاهدین گفت: « اعتراضات ایران خودجوش بوده و از مرزهای قومی و جغرافیایی فراتر رفته و به نوعی رهبر ندارد…»

مریم قجر اگر کمی غیرت داشت باید کوهی پیدا می کرد، از آن بالا می رفت و خود را پایین پرت می‌کرد تا از این خواری و تمسخر نجات یابد.

در رویدادی دیگر سرکرده‌های خودخوانده اپوزوسیون نما، گرد هم جمع شدند و بیانیه های مشترکی داندند و به زعم خویش خواستند بزرگترین نقطه ضعف کارشان یعنی نداشتن جبهه واحد و رهبری را جبران کنند. جالب اینکه ریز و درشت معاندین که دور هم جمع شدند از ربع پهلوی گرفته تا مصی جوجه تیغی و… آن ها هم به دلیل نفرت و تنفری که مردم ایران از فرقه رجوی دارند نامی از رجوی نبردند.

حالا این زنک شارلاتان هی توی سر خود و سایر اعضای شورایش بزند، آن ها را بفرستد در پارلمان های اروپایی و آمریکایی سگ دو بزنند، دوباره صدها هزار دلار پول مفت خرج کند، راه به جایی جز فاضلاب نخواهد برد.

رجوی ها تحویل بگیرند، این از «ند پرایس» آن از ربع پهلوی و بقیه خیانتکاران و این هم از ملت ایران که سالهاست این وطن فروش‌ها را از ایران بیرون کردند.

انتهای پیام / فراق

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

قسمت سی و نهم – اولین ملاقات گروهک تروریستی مجاهدین با نیروهای آمریکایی در خاک عراق بعد از سقوط صدام : به دنبال اقدامات اولیه و مستقر کردن نیروهای دو ارتش سوم و یازدهم در محل های جدید پراکندگی و استقرار اولیه سیستم های پشتیبانی و تأمین حفاظت محلی، قدم بعدی برداشته شد . در همین رابطه قرارشد یک اکیپ پیشقراول برای چک وضعیت قرارگاه علوی جنب قرارگاه سپاه دوم عراق در منطقه از طریق پل حمرین در شمال قرارگاه اقدام کند.

مرتضی اسماعیلیان با نام مستعار جواد خراسان (مسئول عملیات)  فرماندهی قرارگاه علوی این تردد و ورود به قرارگاه علوی را به عهده داشت که من و تعدادی دیگری از افسران ستادی و بخشی از نیروهای حفاظتی وارد قراگاه علوی تقریباً بدون هیچ مشکلی توانستیم وارد قرارگاه علوی شده و مجدداً قرارگاه را در شرایط بعد از سقوط صدام تصرف کنیم.

بلافاصله بعد از حضور در قرارگاه علوی که بدون هیچ گونه درگیری صورت گرفت موضوع بلافاصله به صدیقه حسینی اطلاع داده شد که وضعیت سفید است و وی می تواند به قرارگاه علوی باز گردد.

با ورود صدیقه حسینی به همراه اکیپ حفاظت او به قرارگاه علوی ما به سرعت دست به کار شده و یک سیستم فرماندهی موقت در یکی از شیارهای زمین های تپه ماهوری قرارگاه راه اندازی کردیم . چرا که قرارگاه علوی  توسط اهالی غارت و توسط هواپیماهای آمریکایی و انگلیسی بمباران شده بود و ساختمان اصلی قرارگاه به همراه تعدادی دیگری از ساختمانهای آن کاملاً با خاک یکسان شده بود و هنوز تهدید بمباران هوایی وجود داشت. لذا ما،  هم چنان در شرایط جنگی به سر می بردیم و بنابراین تصمیم گرفتیم در همان ورودی درب  شرقی قرارگاه یک محل موقت برای استقرار فرماندهی ایجاد کنیم .

تقریباً یکی دو روز به همین منوال گذشت و ما با راه اندازی محل فرماندهی اقدام به ایجاد حفاظت محلی، کنترل درب شرقی و حفاظت آن را برقرار کردیم تا تمامی ترددها را کنترل کنیم. در ادامه حفاظت قرارگاه و کنترل درب ورودی به یکی از فرماندهان یگانها سپرده شد .

نیروها هم چنان در محل های پراکندگی زمین گیر بودند و بنا به دستور فرماندهی نیروهای آمریکایی در منطقه فیلق دوم ، مجاهدین حق هیچ گونه جابه جایی نیرو را  نداشت  و در قرارگاه علوی نیز تنها تعدادی از نفرات برای حفاظت و سیستم ستاد فرماندهی همراه صدیقه حسینی حضور داشتند.

ستاد فرماندهی کل نیز هم چنان در وسط کوههای حمرین مستقر بود و هدایت ارتش ها را به عهده داشت .

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

خانم سنجابی یکی از نجات یافته های از فرقه رجوی است. وی پس از فرار موفق از تشکیلات مخوف رجوی بیش از یک دهه است که در زمینه افشای ماهیت این فرقه تروریستی و آگاهی رسانی به جوانان و خانواده‌ها فعالیت دارد. پایگاه خبری-تحلیلی فراق به بهانه بررسی نقش فرقه رجوی در اغتشاشات اخیر و اطلاعات کامل خانم سنجابی از جنایت های این فرقه در حق زنان با وی مصاحبه ای انجام داده که مطالعه آن را به شما مخاطبان گرانقدر و همراهان همیشگی فراق پیشنهاد می کنیم.

خانم سنجابی لطفا کمی درباره ماهیت فرقه رجوی توضیح داده و از نقش فرقه رجوی در اغتشاشات اخیر برای ما شرح دهید

فرقه رجوی در طول دهه های گذشته هیچ وقت از فتنه گری و ایجاد بلوا دست برنداشته و در واقع آن ها حیات خودشان را در اختلاف افکنی و ایجاد بحران می بینند.

در قضایای اخیر نیز بانیان اصلی و پشت صحنه دولت های غربی بودند که به دنبال پیش بردن اهداف قدیمی خود هستند. هدف اصلی آنها براندازی جمهوری اسلامی و تجزیه طلبی است و اگر نشد حداقل به دنبال امتیازها و اهداف فرعی دیگری چون محدود کردن قدرت منطقه ای ایران در خاورمیانه، جلوگیری از پیشرفت های ملت ایران و انزوای بین المللی ما هستند.

سازمان تروریستی مجاهدین و سایر جریان های معاند نیز در صحنه های اغتشاشات ابزار دولت های غربی بودند. همانطور که تاکنون هم ثابت کردند یک پای اصلی رواج خشونت، تهییج جوانان به قتل و حمله به مردم و نیروهای دولتی، آتش زدن اماکن عمومی و هر اقدامی که راه به هرج و مرج، خشونت و بی ثباتی ببرد، باعث و بانی و آموزش دهنده همین ها هستند.

به تجربه من و با استناد به اکثر نظرات و سخنان کینه توزانه رجوی، او به دنبال قدرت و رسیدن به حکومت است و در این مسیر با قربانی کردن جوانان و مردم ایران به هر قساوت و جنایتی دست می زند؛ با اینکه می داند منفورتر هم می‌شوند، ولی تنها راه چاره را همین می بیند. مریم رجوی خودش بهتر از هر کسی می داند که به هدفش نمی رسد پس به دنبال ویرانی، خشم و نفرت پراکنی بیشتر است.

بنگاه رسانه‌ای فرقه این روزها تبلیغات زیادی به راه انداخته و مریم رجوی در رابطه با آزادی های زنان پیام های زیادی می دهد نظر شما در این رابطه چیست؟

 

به نظر من فرقه رجوی خصوصا مریم قجر هرچه سخن بگویند بیشتر خودشان را رسوا می کند. در زندان «مانز» حدود ۸۰۰ زن وجود دارد که بعضا از سایر ادیان نیز هستند اما به دستور شخص رجوی علاوه بر حجاب اجباری، مکان اجباری، ارتباطات اجباری، لباس، پوشاک، غذا، کار و حتی رفت و آمد آنها کنترل شده و از طرف فرقه تعیین می شود.

من بارها در مصاحبه ها و مقالات قبلی هم گفته ام زنان حاضر در فرقه رجوی بدبخت تر و شکست خورده تر و دارای وضعیت حادتری نسبت به مردان هستند. به علت اینکه بسیاری از مردان هنگامی که تصمیم می گرفتند از فرقه جدا شوند، علیرغم محدودیت و شرایط سختی که ایجاد و اجازه جدایی نمی دادند، بازهم با تلاش فرصت هایی پیش می آمد جدا شده و یا فرار می کردند اما زنان فرقه محکوم شده اند که برای همیشه در درون فرقه بمانند.

به خاطر دارم نسرین (مهوش سپهری) چگونه زنان را تهدید کرد و گفت، هرکس بخواهد به سرش بزند که برود سرش را کنار باغچه می گذاریم و می بُریم. او به دستور شخص مریم قجر مسئولیتش در له کردن و از بین بردن شخصیت زنان بود که مبادا فکر کنند قدرت تصمیم گیری و حتی قوه فکر کردن دارند.

او می گفت، زن بریده نداریم هر زنی که می خواهد برود به دنبال شوهر و بی ناموس است و ده ها مورد از این اراجیف بار زنان می کرد.

خود رجوی می‌گفت زن‌ها سیاسی نیستند، قوه تشخیص مسائل سیاسی را ندارند و مریم قجر هم می‌گفت، شماها هیچ چیزی نیستید، هویت تان را رجوی به شما داده، در هر پستی که شما را گذاشتیم عاریه ای است، همه باید مهره ها و پازلی در دستان من باشید تا با اطاعت کامل هر جایی خواستم از شما استفاده کنم.

 در کدام دین و شریعت زنان را به اجبار از همسرانشان جدا می کنند. به آنها اجازه فرزند آوری نمی دهند. در کدام قانون زنان را عقیم می کنند و با عمل های اجباری رحم آنها را به وحشیانه ترین شکل در حالی که سالم هستند از بدن آنها خارج می کنند. آنهایی که از قبل فرزند داشتند را ازمادرشان جدا می کنند به کشورهای دیگر می فرستند و بعد هم ارتباطشان را قطع می کنند.

اینها مگر زن نیستند؟ اصلا مگر انسان نیستند؟ مگر نه اینکه همین جامعه کوچک تشکیل شده در کمپ های فرقه رجوی الگو است. شاید در یک دهه اخیر با افشاگری طیف بسیاری از اعضای جدا شده بهتر مطلع شدید که چه دیکتاتوری بر آنجا حاکم بود. در اثر فشارهای وارده حداقل ماهی یک نفر خودکشی می کرد و صدها تن دیگر آرزوی مرگ داشتند و به اجبار تحمل می کردند تا فرصتی برای جدایی بیابند.

کدام دین و کدام اسلام گفته است رهبر یک فرقه می تواند بگوید تمام زنان بایستی در ملک طلق من باشند و مردان بطور مادام العمر به زن و زندگی فکر نکنند.

من حالا نمیدانم عجوزه فرقه با چه رویی دم از آزادی زنان و حقوق بشر می زند. او بهتر است اول رسوایی های خود را پاسخ بدهد بعد به زنان ایران بپردازد.

اگر زنان و دختران ایران می خواهند موجودات بیشرف را بشناسند، به تجربیات و افشاگری های جداشدگان از فرقه رجوع کنند. از نظر من بی شرف‌ترین، جانی‌ترین و بی هویت ترین زن مریم قجر و کینه توزترین، خائن ترین و خیانت کارترین سرکرده، مسعود رجوی است. او به خاطر رسیدن به قدرت به هر خیانت و جنایتی دست زد. اگر امکانش را داشت تمام ایران به آتش می کشید و همه جوانان را به سمت کشت و کشتار و سوق می داد کما اینکه هم اکنون نیز تنها پیام و آموزش هایی که از این فرقه ساطع می شود در راستای قاتل پروری، سبعیت، برادر کشی و ویرانی است.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

مدیر اجرایی انجمن آسیلا (حمایت از ایرانیان مقیم در آلبانی ، جداشدگان از گروهک تروریستی منافقین))  گفت:  در جر و بحثی که با بازجوی مربوطه پیش آمد، وی کنترل کلامش را از دست داد و ناخواسته بند را آب داد و به من گفت با سازمان مجاهدین قرارداد داریم هر کسی که از سازمان خارج شود را به عنوان پناهنده به رسمیت نمی‌شناسیم و در کشور آلبانی نمی تواند باشد.

به گزارش فراق، حسن حیرانی که مدتی است بدون هیچ دلیل و مجوزی به دلیل القائات رجوی به دولت آلبانی و سواستفاده از هژمونی آمریکا در یک کمپ بازداشت شده، امروز شنبه با ارسال گزارشی تفصیلی به فراق در توضیح این ماجرا نوشت:

با توجه به شرایط جدید و برخورد هایی که در کشور آلبانی با ما می شود و خیلی از شما دوستان و خانواده های عزیز متعجب و نگران شده اید لازم دانستم به عنوان کسی که در چند سال گذشته به دلیل حضور در جمع ایرانیان چه قبل از انجمن آسیلا و چه در این کمتر از دو سالی که انجمن آسیلا به همت و یاری دوستان آلبانیایی تاسیس شد آگاه و مشرف به همه قضایا بوده ام را در حد توان با شما در میان بگذارم.

با توجه به شرایطی که در آن هستم، در رساندن این موضوعات و آگاه سازی شما با توجه به محدودیت هایی که وجود دارد از هیچ تلاش و کوششی دریغ نخواهم کرد و همه تبعات آن را پیشاپیش می پذیرم.

 

الان بیش از ۲۰ روز است که ما را بدون دلیل و هیچ توضیحی به شبه آلکاتراسی که نام کمپ و پرچم UNHCR را هم با خود یدک می کشد آورده‌اند.  هر گونه سوالی کردیم و وکیل هم گرفته ایم تا کنون پاسخی داده نشده است. امروز تنها یک اعتراض کلامی کردیم که ما را از هم جدا کرده اند و دو نفر را به طبقه بالا و ما دو نفر دیگر را به اتاق دیگر منتقل کرده اند و البته تدابیر شدید امنیتی هم ایجاد شده است. از بد و بیراه ها بگذریم که شنیدیم و همچنین تحقیر هایی که شدیم.

اعتراف زهرا مریخی به توافق فرقه با دولت آلبانی

چند هفته قبل از اینکه ما را به اینجا بیاورند یکی از نفراتی که از زندان رجوی فرار کرده بود و در مرز کشور مونته نگرو دستگیر شده بود با هماهنگی با اداره مهاجرت من شخصا به همراه رئیس انجمن آسیلا به مرز رفتیم و وی را تحویل گرفتیم و به تیرانا آوردیم. وی که دو روز بود از کمپ فرقه رجوی فرار کرده بود در میان راه به ما گفت که چند روز قبل از اینکه از آنجا فرار کند در سازمان یک نشست گذاشته بودند و زهرا مریخی به ما گفت ما با دولت توافق کردیم و به زودی نفرات انجمن آسیلا دستگیر و از کشور آلبانی اخراج می شوند و اگر کسی از این به بعد از سازمان فرار کند پلیس آلبانی او را دستگیر می کند و به سازمان تحویل خواهد داد و … . و اگر کسی قصد خروج از سازمان را دارد. باید تشکیلاتاً بگوید و ما او را در نوبت می گذاریم و بعد یکسال یکسال ونیم می تواند برود. به موازات این موضوع و نقل قول این دوستی که از فرقه رجوی فرار کرده بود ما از نفرات مستمری بگیر سازمان در همین ایام شنیده بودیم که به آنها گفته شده بود باید آلبانی را ترک کنید. چون ما دیگر مستمری نمی دهیم و حقوق قطع می شود؟

  • مصطفی آزاد