قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق ، مصطفی آزاد

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق ، مصطفی آزاد

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید . ضمن اینکه با آدرس دوم ghased1393.blogsky .com هم در این مسیر پیش می رویم ...

آخرین مطالب
  • ۱
  • ۰

نماینده ارتش جمهوری اسلامی ایران گفت: با هیچ معیاری نمی‌توان ساختار نظامی مجاهدین را ارتش نامید.

court2025 40 17

 

به گزارش فراق، نماینده ارتش جمهوری اسلامی ایران در جلسه ۴۰ دادگاه محاکمه منافقین به تبیین ساختار نظامی تشکیلات منافقین پرداخت و اظهار داشت: استفاده از این اصطلاح در رابطه با ساختار نظامی سازمان مجاهدین خلق کاملا پارادوکسیکال و متناقض است.

وی ادامه داد: این موضوع به این دلیل است که اولا اینها ارتش نبودند و براساس اصول نظامی، ارتش ساختار و تشکیلات خاصی دارد و با هیچ معیاری نمی‌توان ساختار نظامی مجاهدین را ارتش نامید. ثانیا اینها آزادی بخش نبودند و براساس کدام تعریف گروه آزادی بخش هموطن خود از جمله سرباز، افسر و درجه دار هموطن خود را که در حال مبارزه با دشمن بعثی عراق است را می‌کشد و زمین کشور خود را تصرف کرده و آن را آزادی بخشی می‌نامد.

نماینده ارتش بیان کرد: منافقین در حصار افکار واهی خود بوده‌اند و اگر خواستار آزادی بخشی بودند باید اول از خودشان شروع می‌کردند و در خصوص اصطلاح سوم که ملی است، تحت هیچ اعتباری نمی‌تواند ساختار این گروه را ملی نامید و در طبق بررسی و رصدی که بنده در اکثر رسانه‌های خارجی انجام داده‌ام، گروهی منفورتر، رذل‌تر و بی‌اساس‌تر از مجاهدین خلق وجود نداشته و ندارد و حتی در بین اپوزیسیون خارج از ایران نیز جایگاهی ندارند.

 وی همچنین در ارتباط با عملیات چلچراغ اظهار داشت: در ادامه تفکر واهی و نادرستی که رجوی و گروه مجاهدین خلق داشتند و فکر می‌کردند که، چون در عملیات آفتاب به ظن خودشان موفقیت کسب کرده‌اند، در عملیات‌های دیگر نیز می‌توانند موفق شوند و تقریبا ۳ ماه بعد از عملیات آفتاب و در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۳۶۷، یکی از بزرگترین عملیات منافقین با هدف تصرف شهر مهران انجام گرفت و در بهار همین سال و بعد از نشست محرمانه رجوی و صدام، تجهیزات سنگین در اختیار ایشان قرار گرفت.

وی گفت: اگر این گروه ادعای آزادی‌بخشی و ملی‌گرایی دارد، چرا تجهیزات جنگی خود را از دولت و در واقع از رژیم بعث عراق تأمین کرده و در اختیار داشته است. افسران عراقی حداقل دو ماه آموزش فشرده، که بیشتر آنها آموزش‌های پیاده‌نظام مکانیزه بودند، دیده‌اند. دلیل این آموزش‌های پیاده‌مکانیزه بودن این است که منطقه مهران در قسمت شمالی‌اش در اختیار لشکر ۱۶ زرهی قزوین بوده که باید تجهیزات زرهی نیز در این منطقه وجود داشته باشد.

نماینده ارتش جمهوری اسلامی ایران گفت: آموزش‌هایی که افسران عراقی برای سازگاری با محیط عملیاتی برگزار کردند، عمدتاً توسط بانوان آموزش دیده انجام شد و در فیلم‌های منتشر شده نشان داده شده است. این آموزش‌ها شامل سوار و پیاده‌روی با تانک برای جلوگیری از شناسایی و پیشبرد عملیات بود. قبل از شروع عملیات، تمامی محور‌های منطقه توسط توپخانه ارتش عراق زیر آتش قرار گرفت و حدود ۱۲ ساعت نیرو‌های عراقی مستقیماً در معرض آتش بودند، که این وضعیت تسهیل‌کننده خیانت‌های گروهک منافقین و فراهم‌کننده زمینه برای عملیات آنها بود.

وی گفت: در عملیات مذکور، که توسط تیپ‌های زرهی و پیاده‌نظام عراق و منافقین انجام شد، مواضع نیرو‌های لشکر ۱۶ زرهی قزوین و لشکر ۱۱ امیرالمومنین و سپاه در منطقه عمومی مهران به طول ۵۰ کیلومتر و عمق ۳۰ کیلومتر مورد آتش سنگین توپخانه عراق قرار گرفت. این حمله منجر به ویرانی کامل شهر مهران شد، مهران به دلیل مرزی بودن و وضعیت استراتژیک، قبلاً در سال‌های ۱۳۵۹ و ۱۳۶۵ در ابتدای جنگ و در عملیات کربلای ۱ آزاد شده بود، و پس از تصرف مجدد، گروهک منافقین در سال ۱۳۶۵ در قالب عملیات کربلای ۱، مهران را آزاد کردند. در آن زمان، گروهک منافقین تابلویی در ورودی شهر نصب کرده بودند که «مهران را خدا آزاد کرد» و عکس‌های رهبران خود را چسبانده بودند، در حالی که در واقع شهر خالی از سکنه و تصرف شده بود.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

به هلاکت رسیدن موسی خیابانی در بهمن ۱۳۶۰ و شناسایی و انهدام خانه‌های تیمی منافقین عملاً کلیه ارتباطات تشکیلاتی آن‌ها را از هم پاشیده بود، از این رو منافقین برای برون رفت از ناکامی‌های پیاپی، به ترور امامان جمعه رو آوردند تا به باور خود، هم حلقه اتصال امام امت را با امت قطع کنند.

1404 07 24 1

 

به گزارش فراق، آیت الله اشرفی اصفهانی، پنجمین شهید محراب یکی از همین امامان جمعه بود که در ۲۳ مهر ۱۳۶۱، توسط یکی از عوامل سازمان تروریستی مجاهدین خلق به شهادت رسید.

شیخ عطاالله اشرفی اصفهانی سال ۱۳۰۲ در حالی که بیست ساله بود جهت ادامه تحصیل از اصفهان راهی قم شد و در مدارس رضویه و فیضیه تحصیل کرد. در دروس آیات عظام؛ شیخ عبدالکریم حائری، سید محمدتقی خوانساری، سید صدرالدین صدر، سید محمد حجت، سید حسین بروجردی و امام خمینی (ره) شرکت داشت و در ۴۰ سالگی به درجه اجتهاد رسید.

پس از ورود آیت‌اللّه بروجردى به حوزه علمیه قم، دوازده سال در محضر ایشان حضور یافت و مناسبات نزدیکی میان آنان به وجود آمد. در سال ۱۳۳۵ بعد از ۲۳ سال اقامت در قم، با نظر آیت‌الله بروجردی به کرمانشاه هجرت و حوزه علمیه آن شهر را احیا کرد. آیت الله بروجردی، حضور معظم له را برای نشر معارف و احکام دین و همچنین رونق حوزه علمیه آن شهر مؤثر می‌دانست. وی یکی از اثرگذارترین عالمان غرب کشور قبل و بعد از انقلاب بود.

آیت‌الله اشرفی اصفهانی از همان ابتدا، مروج مرجعیت امام خمینی (ره) بود. تلاش‌های معظم له در این زمینه، به همراهی و هم نظری اغلب علمای کرمانشاه با مرجعیت حضرت امام (ره)، بعد از ارتحال آیت الله سید محسن حکیم، شد. وی در ایام محرم و رمضان از شاگردان امام (ره) و فعالان نهضت ایشان، دعوت می‌کرد که در مسجد آیت‌اللّه بروجردى کرمانشاه سخنرانى کنند و ضمن آشنا کردن مردم با مسائل اسلامى به مسئله مرجعیت حضرت امام (ره) نیز بپردازند.

آیت الله اشرفی در این باره می‌گفت: «بعد از رحلت‌آیت الله بروجردی اینجانب برحسب تشخیص خود و تفحص از شخصیت‌های بزرگ علمی نجف اشرف و حوزه علمیه قم، حضرت امام (ره) را شایسته برای مقام مقدس مرجعیت معرفی نمودم و عامه مردم را در امر تقلید به ایشان سوق دادم که این موضوع با مخالفت بعضی و کارشکنی آنان مواجه شد و از سوی ساواک تهدید به تبعید گردیدم. ولی به لطف خداوند بزرگ در راه انجام این امر الهی و وظیفه شرعی موفق شدم».

وی همواره از امام خمینی (ره) به عنوان «کسى که از او ترک اولى سر نمى‌زند و ذره‌اى هواى نفس ندارد، رهبر انقلاب، مرجع تقلید جامع الشرایط، اعلم، اورع و ولى فقیه است» نام مى‌برد.

اولین راهپیمایى عمومى که به دعوت آیت الله اشرفی صورت گرفت، راهپیمایى روز عید فطر بود که در پى آن، راهپیمایی‌ها و تظاهرات زیادى انجام شد که یکى از مهمترین آنها، راهپیمایی سراسری در روز تاسوعاى سال ۱۳۵۷ بود. با این که یکی از مقامات ساواک به وسیله تلفن ایشان را تهدید به قتل کرده بود، ولی ایشان در راهپیمائی شرکت کرد و رهبری این حرکت عظیم را عهده دار بود.

در دوران اوج‌گیرى انقلاب نیز با جمعی از امامان جمعه و آیات عظام (شهید مدنى، شهید دستغیب، شهید صدوقى و سید جلال‌الدین طاهرى)، اعلامیه‌اى را مبنى بر غیرقانونى بودن حکومت شاه و خلع او از قدرت، منتشر کرد. معظم له در دوران دولت بختیار نیز در جمع روحانیون متحصن در مسجد دانشگاه تهران بود که اعتراض خود را نسبت به ممانعت بختیار از ورود امام خمینى (ره) به میهن، ابراز داشتند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

کارشناسان می‌گویند که تخلیه تلفنی بخشی از راهبرد «نفوذ کم‌هزینه» است؛ یعنی به‌جای حملات سایبری پیچیده یا عملیات میدانی پرهزینه، مهاجمان از اشتباه انسانی برای دسترسی به داده‌های حساس بهره می‌برند.

ashraf3 3

 

به گزارش فراق، در ماه‌های اخیر، کارشناسان امنیتی بارها نسبت به گسترش نوعی از عملیات اطلاعاتی موسوم به «تخلیه تلفنی» هشدار داده‌اند؛ روشی که گروهک تروریستی منافقین و برخی سرویس‌های اطلاعاتی خارجی از آن برای جمع‌آوری داده‌های هدفمند از نهادهای دولتی، نخبگان علمی و مراکز حساس کشور استفاده می‌کنند.

 این شیوه که با ظاهر فریبنده تماس‌های معمولی انجام می‌شود، به‌تدریج به یکی از ابزارهای اصلی جاسوسی غیرمستقیم تبدیل شده است.

در ظاهر، تماس‌ها ساده و حتی دوستانه‌اند، اما در واقع بخشی از یک شبکه سازمان‌یافته برای جمع‌آوری داده‌های حیاتی محسوب می‌شوند. مهاجمان در پشت این تماس‌ها، از فناوری‌های پیچیده تغییر IP، شبیه‌سازی شماره تلفن و جعل هویت سازمانی استفاده می‌کنند تا اعتماد مخاطب را جلب و او را به افشای اطلاعات حساس سوق دهند. بر اساس گزارش‌های امنیتی، منافقین در جریان جنگ ۱۲ روزه با سوءاستفاده از این روش، موفق شدند اطلاعات دقیقی از ساعت‌های پرتردد بیمارستان فارابی کرمانشاه به‌دست آورند و آن را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار دادند؛ اقدامی که ابعاد تازه‌ای از همکاری اطلاعاتی منافقین با دشمنان ملت ایران را آشکار کرد.

تحقیقات فنی نشان می‌دهد این گروه‌ها از سه الگوی مشخص برای نفوذ تلفنی استفاده می‌کنند. این سه الگو در ادامه تشریح شده است.

تماس با شماره‌های شبیه‌سازی‌شده: تماس از شماره‌هایی که به ظاهر رسمی یا داخلی‌اند، اما در واقع از خارج کشور هدایت می‌شوند.

مدل «ترمینیشن» یا انتقال تماس: تماس از خارج برقرار می‌شود ولی شماره‌ای با کد ایرانی روی گوشی ظاهر می‌شود تا مخاطب احساس امنیت کند.

روش «رایت کردن» یا جعل هویت سازمانی: در این روش تماس‌گیرنده خود را کارمند یا مسئول یک نهاد دولتی معرفی می‌کند و حتی شماره واقعی آن نهاد روی گوشی دیده می‌شود؛ سطحی از جعل که به‌سختی از سوی عموم قابل تشخیص است.

در برخی نمونه‌ها، تماس‌گیرنده با استفاده از اطلاعات نیمه‌واقعی (مانند نام، سمت یا محل کار فرد) مکالمه را به سمت پرسش‌های شخصی و اطلاعاتی هدایت می‌کند؛ از جمله محل سکونت، برنامه سفر یا ساختار اداری نهاد مربوطه.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

ایرج صالحی، عضو جداشده از تشکیلات مجاهدین خلق، در دادگاه رسیدگی به جرائم این تشکیلات، جزئیات بی‌سابقه‌ای از سطح عمیق همکاری نظامی و لجستیکی رژیم بعث عراق با این گروهک را فاش کرد.

court2025 36 12

 

به گزارش فراق، صالحی با شهادت در جایگاه، با اشاره به اختیارات گسترده منافقین در عراق گفت: عراق تمامی امکانات و تجهیزات خود را در اختیار مجاهدین خلق قرار می‌داد و ماموریت‌ها و برنامه‌ریزی‌ها توسط خود مجاهدین تعیین می‌شد.

وی افزود: صدام ماموریت اجرای برنامه‌هایی که برای آن منطقه داشت را به رجوی واگذار کرد.

این عضو سابق منافقین به فهرست گسترده‌ای از تجهیزات نظامی اعطاشده از سوی عراق اشاره و اظهار کرد: عراق تعداد قابل توجهی از تجهیزات نظامی همچون نفربرها، تانک‌های ۵۵، و زرهی‌هایی که متعلق به ارتش عراق بودند، در اختیار مجاهدین قرار داد.

وی در ادامه گفت: همچنین، عراق بلدوزر‌های زرهی در اختیار مجاهدین قرار داد تا مسیر‌ها را باز کنند.

صالحی به آموزش اعضای تشکیلات توسط ارتش عراق اشاره کرد و گفت: برخی از اعضای مجاهدین، از جمله محمد جواد برومند و فاطمه طهوری، آموزش‌های مختصری در چند روز دریافت کردند و چند افسر عراقی نیز مسئولیت آموزش آنان را بر عهده گرفتند.

وی خاطرنشان کرد: این آموزش‌ها برای انجام مانور‌های بزرگ در منطقه نجف و اطراف آن طراحی شده بود.

این شاهد با تأکید بر نظارت مستقیم عراق بر عملیات‌ها گفت: تمامی مراحل با هماهنگی کامل فرماندهان عراقی انجام می‌شد. رجوی در کنار فرماندهان عراقی کار می‌کرد.

وی افزود: در نشست‌های جمع‌بندی عملیات چلچراغ، رجوی تأکید می‌کرد که فرماندهان عراقی خواستار توقف عملیات و بازگشت هستند.

صالحی به همکاری نزدیک توپخانه عراق در عملیات منافقین اشاره و تصریح کرد: در شب عملیات خرداد، آتش‌باری سنگین و گسترده‌ای صورت گرفت که منطقه را روشن کرد. آتش‌باری که توسط توپخانه‌های عراق و کاتیوشا انجام شد، بسیار شدید بود.

این عضو سابق منافقین از واگذاری یک پادگان کامل توسط صدام به این گروهک خبر داد و گفت: صدام یک پادگان به منافقین داده بود که اسم آن را سعید محسن گذاشته بودند. تمام تجهیزات و عدوات جنگی توسط رانندگان عراقی به این پادگان منتقل می‌شد.

وی نقش خود را اینگونه شرح داد: من در زمان عملیات آفتاب مسئول پشتیبانی رسته آتش‌بار بودم و وسایل و تجهیزات مورد نیاز منافقین را از طریق پادگان سعید محسن تامین می‌کردیم.

صالحی به یکی از اهداف اصلی این همکاری اشاره کرد و گفت: پس از عملیات چلچراغ که مناطقی توسط منافقین اشغال شد، این مناطق را تحویل ارتش عراق ‌دادند و عقب‌نشینی ‌کردند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

در شهادتی تکان‌دهنده در سی‌ونهمین جلسه دادگاه رسیدگی به جرائم تشکیلات منافقین، یکی از اعضای سابق این تشکیلات، جزئیات هولناکی از جنایت‌های ضدبشری آنان از جمله «تیرخلاص زدن به سربازان زخمی ایرانی» را فاش کرد.

court2025 39 3

 

فؤاد بصری، عضو سابق تشکیلات مجاهدین خلق که در سال ۱۳۶۶ در منطقه دهلران به اسارت این تشکیلات درآمده بود، در جایگاه شاهد در دادگاه حاضر شد و تحت سوگند اظهار داشت:

«زمانی که دستگیر شدم، با چشمان خودم دیدم که سربازانی که زخمی شده بودند را با شلیک تیر به شهادت می‌رساندند.»

وی در پاسخ به قاضی درباره تعداد این شهدا تأکید کرد: «من ۵ یا ۶ نفر را با چشم خودم دیدم که تیرباران کردند.»

این شاهد عینی سپس به روش‌های جذب اجباری اسرا اشاره کرد و گفت پس از دستگیری، آنها را به منطقه‌ای به نام «سردار» منتقل کردند. وی که در زمان اسارت تنها ۱۸ سال داشته، شرح داد:

«پس از برگزاری چندین جلسه و شست‌وشوی مغزی و با وعده‌های دروغین و حتی با تهدید به عضویت سازمان منافقین در آمدیم.»

به گفته وی، به اسرا تهدید می‌کردند که در صورت بازگشت به ایران اعدام خواهند شد و با وعده پناهندگی به اروپا، آنان را فریب می‌دادند. از ۱۰۸ اسیر، تنها حدود ۲۰ نفر با این روش‌ها به سازمان پیوستند.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

سرهنگ بازنشسته ارتش و جانباز جنگ تحمیلی گفت: منافقین اقدام به اغراق و بزرگنمایی کارهای خود می‌کردند، هم به خاطر دریافت اعتبار پیش صدام و هم برای تبلیغ کار کوچکی که انجام می‌دادند.

court2025 39 4

 

به گزارش فراق، شعاع‌الدین فلاح‌دوست در جلسه ۳۹ دادگاه محاکمه منافقین اظهار داشت: چیزی که برای منافقین اهمیت داشت، جلب اعتبار از صدام بود که به آنها کمک می‌کرد وابستگی خود را نشان دهند. نهایتاً چند عملیات محدود انجام دادند که بزرگترین آن، عملیات فروغ جاویدان بود که خوشبختانه موفقیت‌آمیز نبود و شکست خورد.

فلاح دوست گفت: نکته مهم این بود که، چون آنها ایرانی بودند و حتی اگر با نیروهای خودی برخورد می‌کردند، به دلیل تسلط به زبان فارسی و آشنایی با تاکتیک‌ها، می‌توانستند با نیروهای خودی صحبت کنند و بگویند که از یگان کناری هستند یا مسیر خود را گم کرده‌اند تا بتوانند به اهداف خود برسند و ادامه دهند. این باعث می‌شد نیروهای خودی اغفال شوند و آنها بتوانند به راحتی عملیات خود را انجام دهند.

جانباز شعاع الدین فلاح دوست گفت: آن‌ها اقدام به اغراق و بزرگنمایی کارهای خود می‌کردند هم به خاطر دریافت اعتبار پیش صدام و هم برای تبلیغ کار کوچکی که انجام می‌دادند.

 

 

انتهای پیام

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

وکیل شکات پرونده رسیدگی به اتهامات اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین با اشاره به یکی از جنایات سازمان منافقین در عملیات چلچراغ و حمله به شهر مهران گفت: آنها شهر را به تصرف خود در می‌آورند و اموال مردم را غارت کردند و در این عملیات بیش از ۸ هزار ایرانی را به شهادت رساندند و ۱۵۰۰ نفر را به گروگان گرفتند.

court2025 40 3

 

به گزارش فراق، چهلمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از سرکردگان سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین همچنین ماهیت این سازمان به‌عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سه‌شنبه (۱۵ مهر ماه ۱۴۰۴) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین امیررضا دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری، با حضور وزیری نماینده دادستان، خانواده شهدا و وکلای آنها و همچنین وکلای متهمان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) به‌صورت علنی برگزار شد.

وکیل شکات پرونده با دستور قاضی در جایگاه قرار گرفت و گفت: امروز می‌خواهم جنایتی دیگر از جنایات متعدد سازمان منافقین را بیان کنم که فراتر از دادگاه و دستگاه‌های عدالت کیفری در دنیاست. این حجم از جنایات را با مجازات‌های مرسوم کیفری در دنیا نمی‌توانیم التیام ببخشیم. مادران زیادی با جنایت‌های این سازمان بی فرزند شدند و فرزندان بسیاری پدر و مادر خود را از دست دادند.

حجت الاسلام والمسلمین مسعود مداح افزود: کسی که شاهد هجوم بیگانه به کشورش باشد و صدای خرد شدن استخوان‌های سربازان کشورش را در میدان رزم بشنود، شاهد تصرف خاک کشورش باشد و تهاجم به مدارس و مراکز غیرنظامی کشورش را ببیند و سکوت کند، ایرانی نیست.

وکیل شکات پرونده ادامه داد: بسیار جالب است، گروهی که ضد انسانیت، آزادی و مردم هستند و اسم خود را ارتش آزادی بخش گذاشتند. از نظر حقوق بین‌المللی ارتش آزادی‌بخش دارای ویژگی‌هایی است. هدف مبارزه در ارتش آزادی‌بخش، رهایی و مبارزه برای استقلال و رهایی از رژیم ستمگر غاصب است. مردم ایران در حالی که با یک سلطه بیگانه و دولت متخاصم رژیم بعث عراق در حال مبارزه بودند این گروهک تروریستی با دولت متخاصم همکاری می‌کند. آیا این کمک به استقلال و آزادی کشور و نجات خلق است؟ آیا این رهایی خلق است؟

وی اضافه کرد: دومین ویژگی که در حقوق بین‌الملل در رابطه با آن بحث می‌کنند این است که ارتش‌های آزادی‌بخش و نهضت‌های آزادی بخش هدف‌گیری مشروع دارند و با غیرنظامیان نمی‌جنگند. کودک دو ساله و طفل ۱۸ ماهه را به قتل نمی‌رساند. کدام ارتش آزادی‌بخش در دنیا به بیمارستان هجوم می‌برد؟

وکیل شکات گفت: سازمان‌های آزادی‌بخش در حقوق بین‌الملل، ویژگی‌های خاصی دارند که آنها را از گروه‌های تروریستی متمایز می‌کند. این سازمان‌ها معمولاً به سمت اهداف خود با رعایت قواعد جنگ و قوانین بین‌المللی حرکت می‌کنند و از طرق مشروع برای رسیدن به اهدافشان بهره می‌برند، نه با جنایات جنگی مانند تیرباران و اعدام مردم بی‌گناه. یکی دیگر از ویژگی‌های آنها حمایت گسترده مردمی است؛ به عنوان مثال، در ایران، مردم علیه منافقین فریاد مرگ بر آنها سر دادند و حمایت نکردن مردم نشان می‌دهد که این سازمان‌ها در بین مردم جایگاهی ندارند و اقدامات خشونت‌آمیز آنها مورد تأیید نیست.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰
رجوی ها بعد از دو سال سکوت را شکستند

نزدیک به دو سال است که جنگی خانمان سوز و کودک کش در غزه به راه افتاده، روزانه رژیم موقت و کودک کش صهیونیستی، دهها زن و کودک بی دفاع را به خاک و خون می کشد، در طی این دوسال سران وابسته به دولت های آمریکا و اسرائیل، در سازمان تروریستی مجاهدین، خفه خون […]

نزدیک به دو سال است که جنگی خانمان سوز و کودک کش در غزه به راه افتاده، روزانه رژیم موقت و کودک کش صهیونیستی، دهها زن و کودک بی دفاع را به خاک و خون می کشد، در طی این دوسال سران وابسته به دولت های آمریکا و اسرائیل، در سازمان تروریستی مجاهدین، خفه خون گرفته بودند و هرگز کلامی در محکومیت یا قبح اعمال خشونت آمیز و مستمر صهیونیست ها، بر زبان نمی راندند، هرگز مسعود غائب و مریم بورژوا نشین، از خونریزی ها در غزه، نمی گفتند.

اما یکی دو روز است که مسعود و مریم، به میدان آمده اند و با کلماتی از قبیل “رئیس جمهور ترامپ” و” استقبال طرح رئیس ‌جمهور آمریکا ” در پوست خود نمی گنجند!

به راستی چرا در این میان و طی این دوسال، سران تروریستی سازمان در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی موضع گیری نکردند؟ چرا نگفتند که اسرائیل برای چه، دست به قتل عام و نسل کشی در غزه زده است؟
جواب خیلی ساده است، مسعود و مریم نوکر و کلفت رژیم کودک کش و موقت صهیونیستی و آمریکا هستند. جیره و مواجب می گیرند، دستشان توی یک کاسه است، هر کودکی که در غزه بر زمین می افتاد، دل مسعود و مریم خوشحال می شد. همچنانکه در جنگ 12 روزه علیه مردم ایران، سازمان مجاهدین هرگز در محکومیت کشتار مردم عادی و تخریب منازل مردم چیزی نگفت.

مسعود همین دو روز پیش برای اولین بار نوشته است:
” حکومت حاکم بر ایران تنها طرفی است که خواهان ادامهٔ جنگ و ادامهٔ وضعیت گروگانها و رنج و محنت بی‌پایان مردم و کودکان غزه و عموم مردم بی‌گناه فلسطین و اسراییل است.”
پس مردم فلسطین “بی گناه” هستند، با این حساب رژیم کودک کش صیونیستی می شود: گناهکار!

چرا زبان الدنگ مسعود، به گناهکار نامیدن رژیم موقت صهیونیستی، نمی چرخد؟

نمی شود که در یک جنگ رودرو ، دو طرف اصلی جنگ ، از یاد بروند. جنگ در غزه دو طرف اصلی داشت، مردم بی دفاع از یک طرف و توپ و تانک ها و هواپیماهای رژیم صهیونیستی از طرف دیگر.
اگر مسعود ، عموم مردم فلسطین را بی گناه می داند پس گناهکار، رژیم صهیونیستی است.

خطاب به رهبران سازمان مجاهدین باید گفت:
آنچه رژیم صهیونیستی در غزه، فلسطین، لبنان و سوریه جلو چشم جهانیان انجام می‌دهد، مصداق آشکار جنایت علیه بشریت است. آنچه در دنیای امروز با آن روبرو هستیم، نه تنها نشانی از انسانیت ندارد، بلکه مملو از دروغ و ریاکاری است. زن، کودک، سالخورده و بیمار در برابر چشمان جهانیان قربانی می‌شوند، بی‌ آن‌ که کوچک ‌ترین رحمی در کار باشد.
چگونه ممکن است مسیر آب، غذا و دارو را به ‌روی زنان و کودکان ببندند و در حالی که این انسان‌های بی‌دفاع از گرسنگی جان می‌دهند، برخی تنها نظاره‌گر باشند و حتی این جنایات را توجیه کنند؟ این وضعیت نه‌ تنها غیرقابل هضم، بلکه ورای تحمل وجدان انسانی است.

هیچ انسان آزاده‌ای نمی‌تواند صحنه‌هایی را که کودکان از گرسنگی جان می‌دهند تاب بیاورد، اما این جنایات ادامه دارد و صدایی برای محکوم کردن آن شنیده نمی‌شود. در جهانی که باید انسانیت اصل باشد، جنایت‌کاران با بی‌شرمی، رفتار خود را توجیه می‌کنند و این، سند روشنی است از افول ارزش‌های انسانی. ظلمی که امروز بر مردم فلسطین، غزه و دیگر مناطق مسلمان‌نشین می‌رود، بازتاب همان منطق باطل است که در عاشورا رقم خورد؛ منطق بی‌انصافی، بی‌رحمی و انکار انسانیت.

محمد رضا مبین

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰
نمونه ای از فرقه رجوی در فریب و کلاهبرداری

این تصویر “شربت گله زمانی” دختر افغانستانی پناهنده در پاکستان است که در سال 1985 توسط استیو مک کاری Steve McCurry (متولد 1950) در پیشاور گرفته شد و در جهان معروف گردید. ماهنامه نشنال جئوگرافیک جلد 167، شماره 6 به تاریخ ژوئن 1985 از این عکس برای روی جلد مجله استفاده نمود. این عکس در […]

این تصویر “شربت گله زمانی” دختر افغانستانی پناهنده در پاکستان است که در سال 1985 توسط استیو مک کاری Steve McCurry (متولد 1950) در پیشاور گرفته شد و در جهان معروف گردید. ماهنامه نشنال جئوگرافیک جلد 167، شماره 6 به تاریخ ژوئن 1985 از این عکس برای روی جلد مجله استفاده نمود. این عکس در گالری های بسیاری طی سالیان در سراسر جهان به نمایش گذاشته شد و جوائز متعددی بدست آورد.

اما سازمان مجاهدین خلق در آن سالها از این تصویر برای خیریه ایران اید Iran Aid در انگلستان که جهت کلاهبرداری و پولشویی، ظاهرا بدون ارتباط با مجاهدین خلق، تشکیل شده بود سوء استفاده نمود و سالیان سال این دختر را به عنوان سمبل کودکانی که والدینشان در ایران اعدام شده و آواره گشته اند و نیاز به کمک دارند معرفی کرد و احساسات مردم انگلستان را برانگیخت و فریبشان داد و از آنها سوء استفاده نمود.

ماهیت ایران اید و کلاهبرداری ها و پولشویی های این خیریه ساختگی بعدا توسط برخی رسانه ها برملا شد و مشکلات حقوقی و سیاسی بسیاری برای سازمان مجاهدین خلق در انگلستان و همچنین در میان افکار عمومی به وجود آورد و نهایتا ایران اید بسته شد. این کلاهبرداری بزرگ در انگلستان به صورت گسترده رسانه ای گردید و حتی در مطبوعات به سوءاستفاده از همین عکس هم اشاره شد، اما مانند خیلی از تخلفات سازمان در کشورهای غربی مشکل از طرق سیاسی رفع و رجوع گردید و دولت انگلستان صرفا به بسته شدن این خیریه قلابی اکتفا کرد.

مجید تفرشی تاریخدان و محقق مقیم انگلستان با به دست آوردن اسناد و مدارک طبقه بندی شده از کتابخانه ملی بریتانیا اقدام به تهیه مستندی با عنوان “خیریه اشرف” نمود که پرده از واقعیتهای پنهان این کلاهبرداری بزرگ سازمان مجاهدین خلق برداشت و این اخطاری به مردم انگلستان و دیگر کشورها بود تا قربانی مطامع یک فرقه تروریستی نشوند و به اسم کودکان ایرانی هزینه مهمانی ها و خوش گذرانی های مریم رجوی را فراهم ننمایند.

عاطفه نادعلیان

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

اگر که بدانید کشور آلبانی در همسایگی ایتالیا قرار دارد و ایتالیا در جهان به عنوان کشور «مافیایی» شناخته می‌شود. تاریخچه مافیا را احتمالاً می‌دانید، اما به طور خلاصه بگویم که مافیا از مجموعه‌هایی با عنوان «خانواده» تشکیل می‌شود و هر خانواده، یک روستا، یک شهر یا یک منطقه را تحت کنترل دارد. مافیا در جرایمی مانند رشوه‌خواری، کلاهبرداری در قمار، پول‌شویی، قتل‌های قراردادی، قاچاق مواد مخدر و قاچاق انسان به صورت سازمان‌یافته فعالیت داشته و همچنان دارد.

ashraf3 2

 

واژه «مافیا» معمولاً برای اشاره به خانواده‌های تبهکار با پیشینه ایتالیایی-آمریکایی و به ویژه سیسیلی به کار می‌رود. اما به طور کلی، این واژه برای توصیف هر گونه باند تبهکاری – فارغ از ملیت یا زمینه فعالیت – نیز استفاده می‌شود. این شبکه تبهکار تنها محدود به ایتالیا نیست، بلکه به نوعی غدۀ سرطانی تبدیل شده که هرگاه گروهی به ویژه خانواده‌های تبهکار گرد هم آیند، خودبه‌خود واژه مافیا به آنها اطلاق می‌شود.

همان‌طور که پیش‌تر گفتم، آلبانی به دلیل همجواری با ایتالیا به سرعت تحت تأثیر این نوع از تبهکاری قرار گرفت و اکنون این باندها که عمدتاً به صورت خانوادگی اداره می‌شوند برای منافع خود فعالیت می‌کنند. آلبانی تا حدی درگیر این مسئله است که حتی در برخی فیلم‌های هالیوودی، هنگامی که یک عمل تروریستی وحشتناک رخ می‌دهد، پلیس به دنبال مافیای آلبانیایی در آمریکا می‌گردد.

از زمانی که تشکیلات مجاهدین – که خود پیشینه تروریستی دارد و در این زمینه تجربه فراوانی دارد – همکاری و هماهنگی با باندهای مافیایی را آغاز کرده، توانسته برخی از فعالیت‌های خود را با کمک آنان پیش ببرد. مسلماً این باندهای مافیایی که کارشان رایگان نیست، در ازای دریافت مبالغ کلان، امور مورد نیاز تشکیلات تروریستی رجوی را انجام می‌دهند. یکی از مهم‌ترین کارهایی که انجام می‌دهند، «قاچاق انسان» است.

باند رجوی به دنبال افرادی بود که بتوانند به ساده‌ترین شکل ممکن، افراد را از آلبانی به اروپا یا برعکس قاچاق کنند. برای من که مدتی در آلبانی زندگی کرده‌ام، این مسئله کاملاً ملموس و شناخته‌شده است. مثلاً وقتی می‌خواستم به آلمان بروم، مدت‌ها دنبال کسی می‌گشتم که مرا به صورت قاچاقی از آلبانی به آن سوی آب‌ها ببرد، اما موفق نشدم. در کمال تعجب می‌دیدم که تشکیلات، افراد مورد اعتماد خود را به راحتی به هر نقطه‌ای از اروپا منتقل می‌کند. در ابتدا فکر می‌کردم که سازمان سال‌هاست در اروپا فعالیت دارد و افراد خاص خود را دارد، اما به تدریج متوجه شدم که آن «افراد خاص» در واقع همان باندهای تبهکار مافیایی هستند.

همچنین فهمیدم که ماندن من در آلبانی خطرناک است، زیرا همان باندهای جنایتکار در ازای تنها پنجاه دلار، حاضرند هر کسی را که سفارش داده شود، بکشند و سرش را برای سفارش‌دهنده ببرند. بنابراین، هیچ شبى نبود که راحت بخوابم و هیچ روزى نبود که در خیابان بدون دغدغه راه بروم، چون مدام نگران بودم که رجوی روزی یا شبی زهر خود را بریزد آن هم از طریق همان تبهکارانی که به آنها «مافیا» گفته می‌شود.

کینه‌ای که رجوی از جدا شدگان در دل دارد، آن‌قدر عمیق است که در فرهنگ عامه به آن «کینه شتری» می‌گویند.

اکنون نیز این باندها در زمینه قاچاق انسان، پول‌شویی و حتی مشارکت در قاچاق سلاح با سازمان مجاهدین همکاری می‌کنند.

  • مصطفی آزاد