سازمان تروریستی مجاهدین خلق
1 ـ 6) زنان قربانی اهداف تروریستی
سازمان مجاهدین خلق از 14 ارگان نظامی و 17 سازمان سیاسی تشکیل شده که مسئولیت هر17 سازمان سیاسی به عهده بانوان میباشد (ر.ک. راستگو، 1382: ج2، صص226 ـ 223).
البته شمار کل این ارتش که قصد آزادی ایران را دارند، از 2000 نفر تجاوز نمیکند! (همان، ص434).
این فرقه در عملیات نظامی موسوم به فروغ جاویدان از زنانی که آموزش نظامی بر علیه ایران از مرز عراق لازم را ندیده بودند، مستقیما در عملیات نظامی بر علیه ایران از مرز عراق در قالب یک تیپ زرهی استفاده کرد. یکی از زنانی که در این عملیات شرکت داشت به نام <ایران پرورش> مشاهدات خود را در آبان 1381 در مطلـبی با عنـوان <عکس وارهای از فـروغ جاویدان مجاهدین خلق> اینگونه مینویسد: <گروه را حدود 3 ـ 2 ساعت برای تمرین تیراندازی بردند. بیاغراق زمانی که برای تمرین تیراندازی به هر کس میرسید بیش از 15 ـ 10 دقیقه نبود و آن هم طبعاً فقط صرف تمرین تیراندازی میشد....یکی از زنان مجاهد که ایستاده بمباران را تماشا میکرد، ترکش بمب نیمی از مغز او را متلاشی کرد، زیرا او نمیدانسته که باید هنگام بمباران بر زمین بخوابد و سر خود را میان دستها مخفی کند> (همان، صص 408 ـ 406).
در ابتدای امر این مسأله نوعی بها دادن به زنان در فرقه رجوی تلقی میشود، اما با توجه به ماهیت سری و تروریستی این فرقه و نظر به اینکه حتی شاخه سیاسی این فرقه هم در واقع به فعالیتهای سخت نظامی و لجستیکی مشغول است و با توجه به مطالب پیشین مبنی بر آمادهسازی اعضای سازمان برای تقدیم همسران خود به رهبری فرقه؛ میتوان پی برد به میزان ظلمی که به زنان در این فرقه تحمیل میشود.
<ابراهیم خدابنده> یکی دیگر از اعضای جـداشده از این فرقه در این مورد اظهار میدارد: <یکی از دلایل اعطای مسئولیت بیشتر به زنان در این سازمان عدم ایجاد خطر برای تنها رهبر مرد این گروه میباشد، یک زن در این سازمان حتی اگر مسئولیتی همطراز مریم رجوی داشته باشد، نیز به عنوان رقیبی برای رهبر تلقی نمیشود، چرا که زنان در مقایسه با مردان روحیه استقلال طلبی کمتر و حس مسئولیت پذیری بیشتری دارند. در ساختار سازمانی این سازمان یک مرد برای رهبری بر تمامی معاونین که همگی زن هستند، در نظر گرفته شده تا هیچ کدام از زنان خود را هم رده این رهبر به حساب نیاورند> (خبر گزاری فارس 12/12/85).
<هادی شمس حائری> در این باره مینویسد: <یکی از شگردهای دیگر رجوی این بود که بدبینی و دشمنی شدیدی در ذهن زنان نسبت به مردان بوجود آورد. دایماً در سازمـان تبلـیغ میکـردند که مردها به زنان طمع دارند. آنها را برای غـریزه جنـسی میخواهند. مردها به چشم عروسک و کالا به زن نگاه میکنند. مردها خودخواه هستند و زنان را استثمار میکنند و دید جنسی دارند. مرد عنصر نرینه وحشی است و باید در این انقلاب این تضاد حل شود. این تبلیغات در فضای خانوادگی تاثیر سوء به جای گذاشته بود و زن نسبت به شوهرش بدبین شده و فضای خانواده پر از سوء ظن گردیده بود. رجوی خود را ناجی و آزادکننده زنان معرفی میکرد و بقیه مردان را دشمن زنان معرفی مـینمود. به همین جهت زنان بیشتر از مردان در تشکیلات حل میشدند و مورد سوء استـفاده قرار میگرفتند؛ لذا مسئولیتهای بالاتری به آنها داده میشد. زنان بیشتر از مردان باور داشتند که رجوی یک فرد بیمانند و افسانهای است> (شمس حائری، 1375: ج2، ص102). . . . .