تخلیه تلفنی روشی است نه چندان نوین، که کاربرد بسیاری در خصوص مسائل امنیتی و اطلاعاتی کشور دارد و ممکن است گاهی اوقات هر یک از ما نیز جزئی از پازل تهیه شده دشمنان، جهت دریافت اطلاعات باشیم.
به گزارش فراق، تخلیه تلفنی در معنای عام به معنای به دست آوردن اطلاعات از افراد مختلف جامعه توسط تلفن، به وسیله کسانی که به هر دلیل عناد با این مرز و بوم دارند (اطلاعاتی که از نظر ما اهمیت چندانی ندارد مثل اسم رئیس یا همکار، همسر یا ارائه آمارهای خیلی معمولی در حیطه ی کاری)
تعریف تخلیه تلفنی به صورت کلاسیک:
تخلیه تلفنی، عبارت است از تلاشی آگاهانه از طرف دشمن با بهره گیری از غفلت یا فریب عوامل خودی به منظور کسب اطلاعات و القای خواسته های خود از طریق برقراری ارتباط تلفنی.
اهداف دشمن از تخلیه تلفنی:
جمع آوری اطلاعات در خصوص مشکلات داخلی جامعه، در راستای بهره برداری تبلیغی
شناسایی مشکلات دستگاه های اجرایی، جهت بهره برداری تبلیغی در راستای ناکارآمد نشان دادن نظام
کسب اطلاعات در راستای دامن زدن به اختلافات جناح های سیاسی کشور
تلاش آگاهانه برای ایجاد اختلافات مذهبی، سیاسی و قومی در داخل کشور
کسب اطلاعات با هدف ایجاد اخلال در روابط جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی
اولین سئوالی که در این خصوص مطرح است این که به نظر شما چند درصد از اطلاعات و اخبار کشور توسط تخلیه ی تلفنی به دست دشمنان ایران زمین می افتد؟پاسخ: نزدیک به ۸۰ درصد اطلاعات کشور توسط تخلیه تلفنی از تمامی اقشار جامعه به دست دشمنان این مرز و بوم می افتد.
کاش روزی هم برسد که اردوگاه اشرف در عراق به عنوان نماد بی رحمی انسان هایی نسبت به هموطنان خود، در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شود.
محمدرضا مبین، نجات یافته قدیمی از فرقه رجوی در روایتی از احداث زندان اسکان در پادگان اشرف در مهرماه ۱۳۷۶ نوشت: گوشه جنوب شرقی اشرف، در سال ۱۳۷۵ واحد پذیرش ارتش سرکوبگر رجوی بود. هرکس که از ایران و یا خارج کشور ربوده شده و به اشرف منتقل می شد، ابتدا به این قسمت آورده می شد. ساختمان هایی فرسوده و سیمانی به رنگ زرد روشن، که به شکل U احداث شده بودند. این منطقه از اشرف، گویا سابقا محل واحدهای اسکان زنان و مردانی بود که آخر هفته به آنجا می رفتند و کنار بچه های خود فارغ از دغدغه های تشکیلاتی کنار هم تا شنبه صبح به سر می بردند. در این محل پارک و مدرسه ای هم تعبیه شده بود. در سال ۱۳۷۵ این منطقه به نام پذیرش ارتش آزادیبخش نامیده می شد. این ناحیه به دو قسمت جدا از هم تقسیم شده بود که به پذیرش بالا و پائین معروف بود. من در پذیرش پائین بودم. به فاصله چندماه میلیشیاها هم از خارج فریب داده شده و به این پذیرش آمدند. پسر مسعود رجوی ، محمد هم جزو آنان بود. اما شب ها به قسمت دیگری که گویا همان پذیرش بالا بود برده می شدند. شش ماه اول سال ۱۳۷۶ جزو ملتهب ترین روزهای این پذیرش بود. تعداد تقریبا زیادی از ایران آمده بودیم. از همه قومیت ها بودیم. سازمان تقریبا در تیر یا مرداد همان سال، تمام میلیشیاها را به ارتش برد و دوران پذیرش آنها که بعد از ما هم آمده بودند، خیلی زود پایان یافت و این مسئله تناقضات بسیاری را برای ما پیش آورد، از جمله اینکه سازمان به ما که از ایران آمدیم هیچ اعتمادی ندارد و در سازمان تبعیض وجود دارد و…
کم کم ما را به پذیرش بالا بردند و پذیرش پائین تخلیه شد. دو سه هفته نگذشته بود که تضادها بین ما و مسئولین سازمان اوج گرفت. تمام این تناقضات منجر به زندانی شدن اکثر کسانی شد که به این تبعیض آشکار معترض بودند. فاطمه غلامی که مسئول پذیرش پائین بود، رفت و مریم باغبان بجای وی منصوب شد. فرید کاسه چی و ابوالحسن مجتهد زاده و نعمت اولیائی و…شدند مسئولین جدید ما.
برنامهریزی یک سازمان جاسوسی که با همکاری فرقه رجوی درصدد دادن تنفس مصنوعی به یکی از مدعیان لیدری در زاهدان بود، شکست خورد.
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، یک سازمان جاسوسی که با همکاری فرقه رجوی، برنامهریزی گستردهای برای باز تولید آشوب در سالگرد اغتشاشات در زاهدان کرده بود، پس از شکست تمامی برنامهریزی ها و ضربه خوردن تیمها و هستههای تشکیلاتی وابسته، اینک درصدد دادن تنفس مصنوعی به عوامل ناکام پروژه است.
به نوشته تسنیم، سرویس مذکور چند روز پیش از هشتم مهرماه، اقدام به ارسال تجهیزات ارتباطی و استارلینک، برای یک جریان خاص در زاهدان کرده بود اما این محمولهی مهم ارتباطی توسط دستگاه های امنیتی کشور، کشف و ۵ نفر از عوامل موثر دریافت کننده و بهرهبردار این تجهیزات در زاهدان بازداشت شدند.
به گفته این منبع، برخی از بازداشت شدگان سابقه ارتباط با رسانههای تروریستی- صهیونیستی را دارا هستند.
با توجه به بی اعتنایی و عدم همراهی مردم فهیم سیستان و بلوچستان با بدخواهان کشور و ناامن سازان جامعه، و ناکامی تمام عیار عوامل بازتولید آشوب در هشتم مهرماه و غلبه ی ناامیدی بر جریان مذکور، سرویس جاسوسی مورد نظر به اردشیر امیرارجمند، دستور داده است برای روحیه دادن به یکی از مدعیان لیدری در زاهدان، طوماری در حمایت از وی تهیه و به امضای تعدادی از عوامل فتنه ۸۸ و چند زندانی پر حاشیه زندان اوین برساند.
به دنبال آن اردشیر امیرارجمند (عامل سرویس جاسوسی فرانسه، خط دهنده اصلی به یکی از سران فتنه ۸۸، عضو قدیمی فرقه رجوی و برادر یکی از سران آن فرقه) شروع به جمع آوری امضا از همپالکی های خود، برای حمایت منافقانه از عنصر مورد بحث در زاهدان و تزریق روحیه به وی کرده است. اردشیر امیر ارجمند پیش از این نیز به کرات منویات فرقه تروریستی رجوی را از زبان یکی از سران فتنه ۸۸ یا عده ای از مدعیان جریان اصلاحات منتشر کرده بود.
یکی از مزدوران رجوی که سابقا در بخش موسوم به کاریابی فرقه در ترکیه، برای این فرقه جذب نیرو میکرد به درک واصل شد.
به گزارش فراق، بر اساس اخبار به دست آمده از منابع آگاه روز سه شنبه ۴ مهرماه حسن موسوی یکی از مزدوران فرقه رجوی در درگیری با یکی از اعضای ناراضی این فرقه کشته شده است. طبق اخبار واصله یکی از افراد ناراضی فرقه تروریستی رجوی که پس از عدم موافقت با خروج او از اشرف ۳، دو عملیات فرار ناموفق داشته، تحت فشارهای روانی ناشی از شرایط وخیم پس از حمله پلیس آلبانی به مقر فرقه، با حسن موسوی که عامل انتقال قاچاقی و غیرقانونی او به عراق بود مشاجره لفظی پیدا کرده و به این خاطر که موسوی را عامل بدبختی خود می دانست در مشاجره و درگیری پیش آمده، او را خفه می کند.
این فرد که هویت او هنوز مشخص نشده است، در قرنطینه ستاد اطلاعات فرقه قرار دارد و احتمالا خبر مرگ او در اثر بیماری در هفته های آینده از جانب فرقه منتشر شود؛ مرگی که علت واقعی آن یا شکنجه و یا خودکشی خواهد بود.
اما حسن موسوی کیست؟
حسن موسوی ملکی متولد ۱۳۳۰ در مرند با ابلاغ فرقه با پوشش دانشجو، در بخش موسوم به کاریابی فرقه در ترکیه فعالیت داشت. وظیفه و ماموریت بخش کاریابی فرقه، شناسایی و جذب افراد ناراضی با وعده کار و اقامت در اروپا و انتقال به صورت قاچاقی از مرز شمالغرب به ترکیه بود.
موسوی به عنوان یکی از سرپل های فرقه در ترکیه وظیفه تحویل افراد منتقل شده به صورت غیرقانونی به ترکیه و انجام مقدمات و انتقال غیرقانونی با فریب افراد به مقر اشرف در عراق را داشت.
یکی از اهداف فرقه تروریستی رجوی در قاچاق انسان و انتقال به اردوگاه اشرف در عراق، جبران کمبود نیروی ناشی از تلفات بالای عناصر خود در عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) بود. گفته می شود مادر، شوهر خواهر و برادر حسن موسوی نیز به عنوان عناصر تیمهای عملیاتی و ترور فرقه بودند که دستگیر و اعدام شدند و خواهر او در درگیری مسلحانه با نیروهای کمیته کشته شده است.
در هفته های اخیر اوضاع برای فرقه رجوی بسیار سخت و بحرانی شده و هر روز با چالش جدیدی روبرو هستند. از اختلافات گسترده بین مقامات ارشد تا انتقادات شدید اعضای عادی به مریم رجوی و چند درگیری فیزیکی بین نیروها بر سر انتقال به کانادا که تنها گوشه ای از این بحران می باشد. از سویی بعد از فرار بیجار رحیمی از مقر اشرف ۳، سختگیری و فشار به نیروها به دستور مقامات ارشد سازمان افزایش یافته و این موضوع هم در کنار برخی وقایع باعث تشدید فشار روانی در بین اعضای جنایتکار این فرقه گردیده است.
بر اساس اعترافهای خود فرقه، خدیجه مدنی (مادر موسوی) به همراه ۸ فرزند دیگرش، دائم برای مأموریتهای تروریستی فرقه که بین ارومیه و تهران انجام می شد، تسلیحات و مهمات جابهجا میکرد.
نکته جالب اینجاست سایت های فرقه برای ردگم کنی علت درگذشت وی را بیماری و عارضه ریوی اعلام کردند.
بررسی سیر تاریخی خیانتها و جنایتهای مسعود رجوی و فرقه مزدورش علیه مردم و مسوولان کشور ریشه در حوادث بهمن ۱۳۵۸ و انتخاب سید ابوالحسن بنیصدر به عنوان نخستین رییسجمهور ایران و بعد التهابات سیاسی حضور یافتن مسعود رجوی و همفکرانش در رقابتهای انتخاباتی اولین دوره مجلس شورای اسلامی در اسفند ۱۳۵۸ دارد.
به گزارش فراق، حملات هوایی و توپخانهای رژیم بعث عراق به ایران از سال ۱۳۴۸ آغاز شد و این رژیم تا سالهای ابتدایی دهه ۱۳۵۰ به صورت پراکنده ۱۰۴ بار حریم هوایی و زمینی ایران را شکست اما این حملات و تجاوزات ۱۴ ماه بعد از پیروزی نظام جمهوری اسلامی در بهمن ۱۳۵۷، وارد مرحله تازهای شد. صدام طماع و سلطهگر به تحریک حامیان آمریکایی و غربی از اواسط فروردین ۱۳۵۹ بر حملات هوایی و توپخانهایش علیه همسایه شرقیش افزود.
علاوه بر تحریک آمریکا و کشورهای اروپایی، یکی از عوامل تجاوز سراسری ارتش این رژیم به خاک ایران، گزارش ارتشبد غلامعلی اویسی رییس ستاد مشترک ارتش پهلوی به دول غربی و گزارشهای اطلاعاتی آنان به صدام اعلام شد.
صدام به استناد مجموعه گزارشهایی که ارتشبد اویسی و سایر امرا و رجال مخلوع پهلوی از توان دفاعی و زیرساختهای نظامی ایرانِ پس از پهلوی دریافت کرد و صحت آنها توسط جاسوسان زبده آمریکایی و اسراییلی تایید شد، جرات کرد از یگانهای هوایی و توپخانهای، در عمق استراتژیک خاک ایران استفاده کند.
رییس رژیم بعث عراق از ۱۳ فروردین ۱۳۵۹ به تدریج بر شدت حملاتش علیه ایران افزود و شهریور ۱۳۵۹ را به ماهِ خط و نشان علیه ایران تبدیل کرد.
حاکم مخلوع عراق با تفسیری که از پیمان ۱۹۷۵ الجزایر داشت و با اطلاعاتی که از توان نظامی رو به کاهش ایران به دست آورده بود به این خیال افتاد که با دامن زدن به مشاجرات و اختلافاتش با همسایه شرقیش زمینه بازپس گرفتن ارتفاعات زینالقوس در جنوب قصرشیرین، سیف سعد در منطقه میمک و سیف ابوعبیده در خاک استان خوزستان را به وجود آورد.
صدام بر این تصور بود که این مناطق طبق پیمان ۱۹۷۵ الجزایر متعلق به عراق است پس تلاش کرد از سرنگونی رژیم پهلوی که ادعای ژاندارمی منطقه را داشت و حالا ارتش کلاسیک آمریکاییش از هم پاشیده، سوء استفاده کند به همین دلیل به ارتش عراق فرمان حمله داد و اُمرا و فرماندهان رژیم بعث در تجاوز آشکار نظامی ابتدا در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۵۹ ارتفاعات زینالقوس در غرب کشورمان اشغال کردند و دو روز بعد، دو منطقه سیف سعد و سیف ابوعبیده در داخل خاک استان خوزستان را اشغال کردند و وزارت دفاع عراق به پشتوانه رییسجمهور وقت خود در تاریخ ۲۱ شهریور اعلام کرد: «نظامیان سرزمینهای عراقی که به موجب قرارداد ۱۹۷۵ میلادی قرار بود ایران از آن عقبنشینی کند و این کار را نکرد، باز پس گرفتند.»
روزنامه الثوره ارگان حزب بعث عراق نیز دو روز بعد در گزارشی نوشت: «در پی سه روز نبرد، نیروهای عراقی موفق شدند، ۲۱ کیلومتر مربع از مناطق واقع در مرز ایران و عراق را تصرف کنند.»
یک روز بعد هم، عزت ابراهیم الدوری، معاون ریاست شورای انقلاب عراق، در نشست مطبوعاتی در رم اعلام کرد: «عملیات جنگی این کشور در مرزهای ایران برای بازپسگیری ۱۳۰۰ کیلومتر مربع خاک متعلق به عراق تا پایان هفته جاری خاتمه مییابد.»
فرقه تروریستی مجاهدین مدعی تیراندازی در زاهدان و زخمی شدن مردم و جوانان شد.
برخلاف فراخوانهای گروهک تروریستی مجاهدین و سایر طیف های ضد انقلاب که از روزهای قبل برای ایجاد اغتشاش در زاهدان منتشر شده بود، مردم در فراخوانها شرکت نکردند.
اما برخی رسانهها و شبکههای ماهوارهای فارسیزبان معاند به همراه فرقه تروریستی مجاهدین برای جلوگیری از شکست مجدد، تصاویر قدیمی از زخمیشدن عدهای اطراف مسجد مکی را به عنوان اتفاقات روز جمعه منتشر کردند.
در تازهترین اتفاق فرقه ورشکسته مجاهدین به همراه برخی از سردمداران رسانهای اپوزیسیون از جمله علی کریمی تصویری از حادثه تروریستی اخیر پاکستان را به عنوان حادثه روز گذشته زاهدان جا زدند. تصویری که در روزهای قبل و توسط رسانههای پاکستانی منتشر شده است.
اخیرا پارلمان اتحادیه اروپا قطعنامهای در محکومیت سازمان تروریستی مجاهدین به تصویب رسانده است که با شرح بخشی از شگردهای فرقه رجوی عنوان کرده اعضای فرقه با روشهای موهوم از پارلمانترها و سیاستمداران اروپایی سو استفاده می کنند.
به گزارش فراق، بر اساس این قطع نامه رجوی ها اقدام به جعل حمایت، امضا و سواستفاده از نام یک سری پارلمانترها بدون اطلاع آنان کردند.
در این قطعنامه آمده است: «فرقه رجوی در سالهای گذشته با استفاده از روش های گوناگون مانند پرداخت مبالغ هنگفت و روش های متقلبانه تلاش کرده است تا حمایت سیاست مداران غربی را به نفع خود جلب کند تا یک چهره موجه از خود به نمایش بگذارد.»
«نام نمایندگان را در لیست امضا کنندگان نامه هایی که امضا نکرده اند یا به عنوان میزبان مشترک کنفرانس هایی که هرگز آن را تایید نکرده اند گنجانده است و برای گمراه کردن نمایندگان وسامانه شفافیت از بیش از ۴۵ عنوان جعلی استفاده نموده!»
قطعنامه در بخشی دیگر فرقه رجوی را سازمانی معرفی کرده که متهم به ارعاب، شکنجه و قتل مهاجران ایرانی است و از شیوه های تهاجمی و مبهم برای دیدار با نمایندگان پارلما ن اروپا از جمله پنهان کردن وابستگی گروهی خود استفاده می کنند.
این اتفاق مهمی است که یک جنبه آن فریب افکار عمومی و اعضای خودش و هم چنین بی اعتباری تمام تلاشهای مذبوحانه فرقه در جهت جمع آوری امضا و حمایت ها درسال های گذشته است و جنبه دیگر آن مشروعیت بخشیدن بیشتر به نظام جمهوری اسلامی و سیاست خارجی ایران می باشد.
یکی از منابع درآمدی گروههای تروریستی قاچاق مواد مخدر، الماس و سلاح در سراسر جهان است. فرقه تروریستی مجاهدین نیز بخشی از منابع خود را از این طریق تامین میکنند. براساس گزارشی که بنیاد ضدتبهکاری انگلیس از دستگیری این گروه ارائه کرده، این گروه در پرونده قاچاق محموله ۵۰۰ کیلویی هروئین به کشور اوکراین نقش داشته است.
«مایکل روبین» یکی از مقامات سابق پنتاگون در مقالهای در موسسه آمریکن اینترپرایز، با زیر سوال بردن ادعای مجاهدین مبنیبر اینکه «بزرگترین گروه اپوزیسیون ایران» است، از ایدئولوژی «شدیدا ضد آمریکایی»، عمل بهعنوان یک «فرقه» و «وضعیت مالی نامشخص» این گروه نوشته است. روبین این مقاله را در مارس ۲۰۲۳ یعنی حدود ۱۱ سال پس از خروج مجاهدین از فهرست سازمانهای تروریستی ایالاتمتحدهآمریکا نوشته اما نه او که در پنتاگون فعالیت داشته و نه هیچ روزنامهنگار و تحلیلگر دیگری تا به امروز موفق به کشف شبکه مالی این فرقه در غرب نشده است.
فرقه تروریستی مجاهدین دهههاست که ادعا میکنند منابع مالی آنها از سوی هوادارانشان تامین میشود. مجاهدین پس از اینکه در دهه ۹۰ میلادی، وزارت امور خارجه آمریکا در فکتشیتی درباره مجاهدین خلق، از حمایت عراق از این فرقه برای حمله به ایران نوشت، مسعود رجوی در ۲۷ فوریه ۱۹۹۲ نامهای به همیلتون، رئیس کمیته فرعی اروپا و خاورمیانه کنگره نوشت و مدعی شد که هزینههای شاخه نظامیاش «توسط مردم ایران تامین مالی» میشود. این ادعا در برهههای مختلف به اشکال گوناگونی مطرح شده است. نمونهاش اظهارنظر علی صفوی، عضو کمیته موسوم به روابط خارجی شورای ملی مقاومت که بازوی سیاسی سازمان مجاهدین است. او ادعا کرده بودجه کمپین حامی مجاهدین خلق از ایرانیان آمریکایی تامین میشود اما این ادعا را هم گزارشها و هم شهادتهای مختلفی در مورد منابع ثروتمند این گروه رد میکنند. در این گزارش به بررسی منابع درآمدی مجاهدین و همچنین شرکتهای پوششی غربی و شرقی که به این فرقه کمک مالی میدهند، پرداختهایم.
منابع مالی از کجا میآید؟
پس از تغییر فاز مجاهدین، این گروه نیاز به درآمد برای اقدام علیه ایران داشت. اخاذی از خانواده اعضای مجاهدین، فروش نشریه در غرب، فروش اطلاعات محرمانه به عراق، لیبی، عربستان، رژیم صهیونیستی و سایر کشورها و سرقت از فروشگاههای زنجیرهای غربی و حتی دانشگاهها، بخشی از راهکار برای تامین نیازهای مالی مجاهدین بود. اما هزینههای این گروه بسیار بیشتر از این شیوههای درآمدزایی بوده است.
۱– موسسات خیریه
یکی از نخستین راهکارها برای درآمدزایی قابل توجه، تاسیس انجمنهای خیریه با ادعای کمک به کودکان بی بضاعت و خانواده آنها در ایران بود. مجید تفرشی، پژوهشگر در مستندی چند قسمتی با نام «خیریه اشرف» به بررسی این موضوع پرداخته است. او پس از آزادسازی نزدیک به ۶ هزار سند در موسسه چریتی کامیشن که یکی از نهادهای مردمنهاد و ناظر بر موسسات خیریه در انگلیس است، به بررسی این اسناد پرداخت و متوجه شد بخشی از این اسناد مربوط به موسسه خیریهای به نام «ایراناید» (IranAid) است که تلاش میکرد به کودکان و خانوادههای بیبضاعت در ایران و مناطق مرزی ایران کمک کند: «متوجه شدم که این موسسه خیریه پوشالی است و محلی برای کلاهبرداری و انتقال پول از اروپا به عراق و برعکس است.
مستند «از تیرانا تا تهران» برای جمعی از شهروندان آلبانیایی اکران شد.
به گزارش فراق، مستند «از تیرانا تا تهران» ۲۹ شهریور ۱۴۰۲ برابر با ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۳، در سالن نمایش هتل دورا سیتی در تیرانا برای شهروندان آلبانیایی پخش گردید که مورد استقبال حاضران قرار گرفت.
در این برنامه ابتدا اریسا رحیمی توضیحاتی در باره مستند برای حاضران ارائه داد و سپس مستند «از تیرانا تا تهران» به نمایش در آمد.
در ادامه خانم نعیمه جونگیتسای، فعال سیاسی و مهمان ویژه برنامه، به سخنرانی پرداخت.
جونگیتسای گفت: مسئولیت ما در تیرانا و در سراسر آلبانی این است که صدای مادرانی باشیم که به دنبال آزادی فرزندانشان از اسارت سازمان مجاهدین خلق هستند.
در ادامه آلدو سولولاری مدیر رسانه ای انجمن نجات آلبانی با طرح این پرسش که آیا حق هست یک مادر حتی یک ساعت از فرزند خود دور و بی خبر باشد، گفت: الان متأسفانه سازمان مجاهدین خلق این کار را نه یک ساعت بلکه سالیان سال در حق مادران چشم انتظار انجام داده است. او تصریح کرد: مادران زیادی از دنیا رفتند ولی نتوانستند حتی یک دقیقه بعد از سالها با عزیزان خود صحبت کنند.
در انتهای برنامه خانم اریسا رحیمی از همه شرکت کنندگان تشکر کرد و اعلام نمود که بزودی این مستند از سیمای نجات آلبانی پخش خواهد شد.
سربازان گمنام وزارت اطلاعات طی عملیاتی پیچیده و دقیق لیدرهای تجمعات ضدایرانی را که در کشورهای مختلف اقدام به فعالیت علیه ایران میکردند را دستگیر کردند.
۱ – دستگیری لیدرهای تجمعات ضدایرانی در کشورهای مختلف توسط سربازان گمنام وزارت اطلاعات
به گزارش خبرگزاری تسنیم، سربازان گمنام وزارت اطلاعات طی عملیاتی پیچیده و دقیق لیدرهای تجمعات ضدایرانی را که در کشورهای مختلف اقدام به فعالیت علیه ایران میکردند را دستگیر کردند.
2 – گزارش روزنامه فرامنطقهای الشرق الاوسط از فروپاشی ائتلاف موسوم به اپوزیسیون ایران
به نوشته روزنامه فرامنطقهای الشرق الاوسط تلاش قطبهای اپوزیسیون ایران در خارج برای اتحاد حتی در آستانه سالگرد اغتشاشات هم با شکست مواجه شده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، این روزنامه در گزارشی که شامگاه سه شنبه منتشر کرد نوشت ائتلاف گروههای مخالف ایرانی در تبعید که همزمان با آغاز (اغتشاشات) شکل گرفته بود به طور کامل فرو پاشیده است. در بخشی از این گزارش آمده است با نزدیکی سالگرد (اغتشاشات) پهلوی تلاش کرد تا در پیامی ویدئویی آن را فرصت مهمی برای اقشار مختلف جامعه ایران جهت وحدت و سامان دادن به موج جدیدی از اعتراضات بداند.
الشرق الاوسط به نقل از آرش عزیزی که از وی به عنوان یکی از شخصیتهای اپوزیسیون نام برده نوشت: فروپاشی ائتلاف برای دموکراسی و آزادی در ایران لحظهای تامل بر انگیز بود به ویژه که در شرایطی این ائتلاف فروپاشید که جمهوری اسلامی ایران روز به روز از طریق امضای توافقنامههای دیپلماتیک در صحنه بین المللی بر قدرت خود میافزاید.
به نوشته این رسانه عرب زبان نزدیک به عربستان: با وجود آن که علی نژاد و پهلوی فوریه گذشته در نشست امنیتی مونیخ حضور پیدا کردند اما بسیاری از مخالفان اعتمادی به پهلوی ندارند، زیرا او تاکنون خود را از حکومت استبدادی پدرش جدا نکرده، گرچه در عین حال ادعا میکند که قصدی برای بازگرداندن حکومت پادشاهی در ایران ندارد.