قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

قاصد1393

افشاگری و تحلیل و تبیین عملکرد گروهک تروریستی مجاهدین خلق

این وبلاگ برآن است چهره واقعی این جریان تروریستی را درسرسپاری به قطب های استعماری جهان ، بطور شفاف به تصویر بکشد ... (مصطفی آزاد)

دوستان و مراجعین محترم وبلاگ ، قابل ذکر هست این وبلاگ درادامه وبلاگ ghased1393.mihanblog.com و به جهت تعطیلی سایت میهن بلاگ ایجاد گردید .

پیوندها
  • ۰
  • ۰
صابر رستم خانلو که همسرش به دلیل مفاسد اخلاقی از وی طلاق گرفته ، همواره در همایشها و مراسمهای صهیونیستی در اسراییل شرکت می کند و مورد حمایت صهیونیستهاست.

رستم خانلو:«همجنسبازی یکی از نشانه های تمدن معاصر است!!!»

صابر رستم خانلی یک همجنسباز با سمت عضو کمیته روابط بین المللی پارلمان جمهوری آذربایجان شناخته می شود.  

این فرد امسال نیز به روال برخی سالهای گذشته در گردهمایی گروه تروریستی مجاهدین و البته به صورت آنلاین شرکت جست و در یک حرکت ضد ایرانی در دفاع از روباه پیر مجاهدین، مریم رجوی سخنرانی کرد تا در مقابل مزدی که دریافت کرده وظیفه اش را بخوبی انجام داده باشد.

رستم خانلی در سالهای گذشته نیز در مناسبت های مختلف و بدور از هر گونه پرنسیب های قومی و ملی به حرکت زشت خود در حمایت از مجاهدین اقدام کرده است.

سخنرانی در حمایت از تحصن تعدادی از اعضای مجاهدین در مقابل مقر ملل متحد در نیویورک در سال ۱۳۸۷، با هدف تاثیر گذاری بر تصمیم دولت عراق برای ممانعت از اخراج مجاهدین از این کشور، و یا شرکت در مراسم افطاری مریم رجوی در فرانسه بتاریخ  22 مرداد ماه ۱۳۹۰ از جمله اقدامات این فرد معلوم الحال محسوب می شود.

اما صابر رستم خانلو کیست؟

باید گفت وی یکی از طرفداران طرح تجزیه آذربایجان از ایران است. طرحی غربی – اسرائیلی که امروزه صاحبان آن سعی می کنند تحت عنوان «خودمختاری ملیت ها» از گلوی مریم رجوی بیرون دهند.

البته ، شاید بشود تا اینجا او را تحمل کرد، اما اگر کمی در سوابق صابرخان عمیق شویم مسلما بوی گند و کثافت همجنسبازی از قامت او به مشام خواهد رسید که تنها می شود او را درکنار سران فاسد و بدنام مجاهدین دید.

علیرغم چنین عقبه ای، این مردک آنقدر وقیح و دریده است که خود را همچنان مسلمان معرفی می کند. بنحویکه در مراسم افطاری مریم رجوی در سال ۱۳۹۰ اعلام کرد: «من امروز در این جلسه از سوی مسلمانان و پارلمانترهای آذربایجان صحبت می‌کنم.!»

اگر بخواهیم کمی بیشتر به سوابق این فرد در گذشته اشاره ای داشته باشیم کافی است به اوایل سال ۱۳۹۱ برگردیم.

تجمع  همجنس بازان در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در باکو در اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ و حمایت صابر رستم خانلو از آنان بعنوان یک همجنسباز ، از جمله اقدامات تنفر برانگیز از سوی این مردک بیمار محسوب می شود.

در اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ به دنبال اعتراضات گسترده مردم شهرهای تبریز ، اردبیل ، مرند ، جلفا و… به دولت باکو به خاطر  تلاش این رژیم برای برپایی همایش مبتذل موسوم به « یوروویژن  و  گردهمایی همجنسبازان جهان » که قرار بود در ششم خرداد ماه همان سال در باکو برگزاری شود، رژیم آذربایجان با سازماندهی همجنسبازان باکو و حومه، آنان را در مقابل سفارت جمهوری اسلامی به برپایی تجمع واداشت.

باید گفت چهره شاخص همجنسبازان تجمع کننده در مقابل سفارت ایران در باکو ، فردی موسوم به صابر رستم خانوف ( رستم خانلو ) بود که به حمایت از همجنس بازی در باکو اشتهار دارد . نامبرده که همسرش به دلیل مفاسد اخلاقی از وی طلاق گرفته ، همواره در همایشها و مراسمهای صهیونیستی در اسراییل شرکت می کند و مورد حمایت صهیونیستهاست ،صابر رستم خانلو در همایش همجنسبازان گفت : « همجنسبازی یکی از نشانه های تمدن معاصر است ، قبل از فروپاشی شوروی همجنسبازی در این شهر ( باکو ) ممنوع بود و همجنسبازان مجازات می شدند ، اما با فروپاشی شوروی ما به آزادی رسیدیم و آزادی همجنسبازی یکی از مهمترین نشانه های آزادی در جمهوری آذربایجان است که دولت الهام علی اف از آن دفاع می کند »

صابر رستم خانلو  در ادامه سخنرانی خود افزود : « بارها گفته ام که مردم تبریز و اردبیل عقب مانده هستند ، آنها اگر مانند ما متمدن بودند ، امروز از همایش و حقوق همجنسبازان دفاع می کردند ،ما در مسیر اروپایی شدن حرکت می کنیم  و امیدوارم به زودی بتوانیم به قافله فرهنگ اروپا ملحق شویم ، اما مردم آذربایجان ایران هنوز هم شرقی و اسلامی فکر می کنند . . . اگر مردم تبریز و اردبیل متمدن بودند ، از دولت ایران که یک دولت دینی و ضد همجنسبازی است  حمایت نمی کردند .»

  • نویسنده : سعید پارسا
  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰
ارجاع پرونده جنایات رجوی به دادگاه بین المللی لاهه بعد از چهل سال، و سکوت معنادار مجاهدین، یک ضربه سنگین بر پیکره فرتوت این گروه تروریست، و تمامی تبلیغات شان، در روزهای اخیر است که تلاش می شود این جنس بُنجل و فاسد، توسط حامیان غربی شان در زرورق «آلترناتیو» به ایرانیان عرضه شود.

روز شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۰ گردهمایی سالانه گروه تروریستی مجاهدین، با صحنه گردانی مریم رجوی، و حامیان ضد ایرانی غربی شان برگزار گردید.

سیرک مجاهدین در فضای مجازی را صرفا می توان نمایشی از  دشمنی های غرب در مقابل ایران تجزیه و تحلیل کرد. هرچند مریم رجوی دلقک مجاهدین، بخواهد با ادا اطوار های مضحک، گروه تروریستی مجاهدین را بعنوان آلترناتیو به مخاطبان پولی و غیر ایرانی اش معرفی کند.

رهبران مجاهدین خود بخوبی می دانند واقعیت آنها نه آن چیزی است که در سالن های نمایش و پر زرق و برق اروپایی نمایش داده می شود بلکه اردوگاه محصور شده این گروه با سالمندانی پیر و بیمار در حاشیه شهر تیرانا است که بخوبی ماهیت پلید و جنایتکارانه  آنان طی چهل سال گذشته در حق مردم ایران را به تصویر می کشد.

مجاهدین سعی کردند با این خیمه شب یازی نگاه ها را بسوی خود جلب کنند، اما هیچ جایگایی نزد مردم ایران ندارند. آنها صرفا یک ابزار و وسیله برای تحت فشار قراردادن ایران برای تسلیم شدن در قبال خواسته های غرب است.

بنابراین این نمایش نه از بابت نقش  مجاهدین در تحولات سیاسی – اجتماعی ایران بلکه از بابت دشمنی های غرب بر علیه مردم و دولت ایران در چند بند زیر قابل تامل و بررسی است.

تاکید بر این نکته مهم است که این گردهمایی در قدم اول نه از بابت نقش  مجاهدین در تحولات سیاسی – اجتماعی ایران بلکه از بابت دشمنی های غرب بر علیه مردم و دولت ایران قابل تامل و بررسی است. ذیلا برخی نکات  آورده می شود

۱ – حضور مقامات ارشد آمریکایی در گردهمایی مجازی و آنلاین مجاهدین بیانگر واهی بودن ادعای رویکرد تعاملی دولت جدید آمریکا در قبال مردم ایران است. و این دلیلی روشن بر بی اعتمادی  مردم نسبت به آمریکاست.

۲ –  سیاست‌مداران غربی با حضور در اینگونه گردهمایی ها سعی دارند مجاهدین را نماینده ملت ایران معرفی کنند.  در حالیکه ناکامی آنان در  سناریوی تحریم انتخابات، و ارجاع پرونده جنایات رجوی به دادگاه بین المللی لاهه توسط جمعی از رها یافته گان از این فرقه، بخوبی جدا بودن مسیر مردم از گروه تروریستی مجاهدین  را نشان می دهد.

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰
#محمدرضا_کلاهی عامل انفجار #هفت_تیر در #هلند کشته شد، 37سال پیش با بمب گذاری در سالن مرکزی #حزب_جمهوری_اسلامی عامل شهادت بیش از هفتاد انسان شده بود، #اصالت_زور در #روابط_بین_الملل یعنی همین ، کسی با جنایت چهل سال پیش کاری ندارد ولی به دنبال دلیل کشته شدن یک #بمب_گذار می گردند.

حقوق دادن ایرانی امیر حسین نوربخش اعلام داشت که دولت هلند باید به پرونده پناهندگی عامل ترور حادثه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ با گذشت ۴۰ سال از این حادثه هچنین پاسخ دهد.

به گزارش اسپوتنیک، انجمن دفاع از قربانیان تروریسم در حاشیه چهل و هفتمین دوره شواری حقوق بشر سازمان ملل متحد، نشستی با عنوان “ظرفیت های حقوقی و مواهب حقوق بشر” همزمان با چهلمین سالگرد حادثه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ با حضور وکلا، قضات، حقوقدانان، اصحاب رسانه و خانواده‌های این افراد برگزار کرد. . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰

ارایه درخواست کتبی محاکمه مسعودرجوی به دادگاه بین المللی لاهه

لاهه – دوشنبه پنجم جولای ۲۰۲۱

ارایه درخواست کتبی محاکمه مسعودرجوی به دادگاه بین المللی لاهه

جمعی از اعضا و مسئولین سابق فرقه رجوی روز دوشنبه پنجم جولای ۲۰۲۱ در مقر دادگاه بین المللی لاهه حضور پیدا کرده و یک مجموعه از شکایات، اسناد و مدارک و‌حکم‌های صادره مربوط به آن، به دبیرخانه دادگاه بین المللی لاهه در هلند بصورت حضوری تحویل داده شد .

در هنگام ارائه توسط یکی از اعضا به دبیرخانه ، اسناد و مدارک مورد بررسی اولیه قرار گرفت و در دفتر دبیرخانه ثبت شد.

در ادامه تعدادی از اعضا شرکت کننده در مقابل دیوان عالی لاهه یک اکسیون برگزار کرده و بانصب بنر و پخش اطلاعیه جنایات فرقه رجوی را افشا نمودندکه‌ مورد استقبال و توجه شهروندان هلندی قرار گرفت.

این حرکت یک اقدام بسیار بزرگ برای باز کردن پرونده جنایات مسعود رجوی و همسر تروریستش مریم قجرعضدانلو می باشد و مسلما این شکایت که همراه با اسناد متقن و همچنین حکم صادره از طرف شعبه قضایی محاکم بین المللی که شاکیان آن تعداد ۴۲نفر از اعضا سابق که توسط دژخیمان رجوی شکنجه و زندانی شده و‌فرقه رجوی ده ها سال از افراد بیگاری شبانه روزی بدون هیچگونه دستمزدی کشیده است، باید رجوی و مسئولین این جریان تروریستی در این دادگاه محاکمه علنی شده ‌وبه سزای اعمالشان برسند
مشروح این اکسیون متعاقبا به اطلاع هموطنان‌عزیز خواهد‌رسید

علی اکبر راستگو
عیسی آزاده
غفور فتاحیان
لاهه – دوشنبه پنجم جولای ۲۰۲۱

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰

در فصل های قبلی اشاره ای داشتم به خانۀ مسعود در اشرف، اما به این دلیل که طرح چنین موضوعی از وی (که خود را یک رهبر ضداستثماری و ضد تبعیض معرفی می کرد) قابل اهمیت و بررسی است، این قسمت را به تفریحگاه ها و خانه های موقت یا ثابت مسعود و مریم رجوی اختصاص می دهم. در ابتدا اشاره می کنم که این بخش از کتاب با همکاری خانم مریم سنجابی (عضو شورای رهبری مجاهدین و عضو شورای ملی مقاومت) نوشته شده است. وی در این زمینه می گوید:

“رجوی اگر چه به ظاهر فرعون، امپراطور، پادشاه و امیر نبوده و نیست، اما همانند آنان زندگی می کند: خدمه، نوکر، کنیز، سلطان بانو و… دارد، شکنجه گر و زندان و زندانبان دارد، هیچ مخالفتی را علیه خود برنمی تابد و دست به قتل و تهدید مخالفان خود می زند و یا شخصیت شان را تخریب می کند. او همانند پادشاهان ظالم و قلدر به عیش و نوش و قدرت خود می اندیشید و در خانه و کاخ های گرانقیمت روزگار می گذراند، و تصور می کند این حق اوست و بقیۀ اعضای سازمان نبایستی در راحتی و رفاه باشند و بایستی همواره در شرایط سخت باشند تا روحیه انقلابی خود را حفظ کنند!!

در اینجا قصد ندارم به همۀ ابعاد زندگی اشرافی رجوی بپردازم، بلکه فقط می خواهم به کاخ ها، خانه ها و پناهگاه هایی اشاره کنم که وی با دلارهای اهدایی صدام حسین و برخی منابع دیگر (در ازای وطن فروشی و خیانت به مردم و جوانان ایران)، برای خود و سلطان بانویش مریم ساخته بود.

در حالیکه نیروهای صادق اما فریب خوردۀ سازمان با توهم و خیال مبارزه انقلابی در بیابان های تفتیده و داغ عراق در شرایط بسیار سخت و طاقت فرسا روزگار می گذرانیدند، و در حالیکه همواره دستگاه تبلیغات سازمان از شرایط بد مالی سازمان و نیاز به پول برای ادامۀ به اصطلاح مبارزه سخن می راند و با دورویی تمام دست کمک پیش خلق قهرمان! بلند می کرد، و در حالیکه مهدی ابریشمچی، در تلویزیون فرقه ظاهر می شد و شوی مسخرۀ گلریزان را اجرا می کرد و پول قلک بچه های هواداران از همه جا بیخبر را بعنوان کمک مالی می گرفت، مسعود با صرف میلیون ها دلار در نقاط مختلف عراق در حال ساختن کاخ و خانه و پناهگاه برای خود و مریم بود. . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰

محمدی‌سیرت: بسم الله الرحمن الرحیم. به نظر بنده آن چیزی که به چارچوب و قواره مجاهدین خلق نزدیک است، مفهوم "فرقه" است. ویژگی‌های فرقه‌ای در مجاهدین خلق، بیش از ویژگی‌های سازمان یا یک حزب سیاسی است.

فردی که عضو یک فرقه می‌شود، ابتدا تمام لایه‌های هویتی خود را کنار می‌گذارد و به عبارت دیگر تهی می‌شود، سپس هویت فرقه‌ای خود را جایگزین و بعد هویت‌های دیگر را بارگزاری می‌کند. مجاهدین خلق کسانی هستند که تخلیه هویتی شده‌اند و تمام هویت‌های خود را پشت درب این فرقه جا گذاشته‌اند.

در یک فرقه، اعضا نسبت به رهبران سرسپردگی دارند. آنچه که از گذشته تا به امروز در بین مجاهدین خلق مشاهده شده، کرنش و سرسپردگی اعضا نسبت به مسعود و مریم رجوی است.

یکی دیگر از ویژگی‌های فرقه، رازآلوده بودن است. در سازمان مجاهدین خلق بین صف و ستاد فاصله طبقاتی عجیبی وجود دارد و فرد برای رسیدن به شورای مرکزی و کادر رهبری باید مسیر سرسپردگی سختی را طی کند که رازآلوده است.

موضوع دیگر فساد اخلاقی است. در فرقه‌ها به دلیل سرسپردگی و تخلیه شدن از نظر مبانی ذهنی و نظری، به طور معمول این فساد وجود دارد. در سازمان مجاهدین خلق به طور ویژه در سطح بالای فرقه، این فساد وجود داشت. در برخی از خانه‌های تیمی هم که کادر میانی منافقین حضور داشتند، فساد اخلاقی بود.

به هر حال مجاهدین خلق به "فرقه" نزدیک‌تر است تا به یک سازمان سیاسی و غیره. همین ویژگی فرقه‌ای هم موجب شده تا از سوی برخی دولت‌ها و سرویس‌های اطلاعاتی غرب و سعودی مورد حمایت و پشتیبانی قرار بگیرند. مجاهدین خلق آمادگی ذهنی و انگیزشی بسیار بالایی برای گام برداشتن در راستای اهداف فرقه‌ای خود دارند. به طور مثال آنان در هلند، نوکری پیرمردها و پیرزن‌ها را می‌کنند به این امید که پس از مرگ آنان، بخشی از اموالشان را بگیرند و تقدیم سازمان کنند. این ویژگی در بین اعضای داعش هم وجود دارد که یک مطالعه تطبیقی در این رابطه در حال انجام است.

** مجاهدین خلق؛ عملگرایان با فقر مبانی نظری

تسنیم: اگر موافق باشید به دهه نخست حیات سازمان مجاهدین خلق بپردازیم. مهمترین اتفاق در دهه نخست حیات سازمان، بحث تغییر ایدئولوژیک است؛ در واقع سازمان از اسلام عبور کرد و در نتیجه وارد فاز ترور و خشونت شد که نخستین قربانیان آن هم مجید شریف‌واقفی و مرتضی لبافی‌نژاد بودند. به نظر شما چه چیزی موجب شد تا مجاهدین خلق وارد فاز خشونت و ترور بشود؟

محمدی‌سیرت: پیش از اینکه به این سوال پاسخ بدهم، لازم است به مبنای فکری منافقین بپردازیم. سازمان ترکیبی از اندیشه‌های بازرگان و شریعتی است؛ این به معنای متهم کردن بازرگان و شریعتی نیست و اساساً یکی از اشتباهات تاریخی این است که شخصیت‌های میانی که با انقلاب اسلامی نواقص یا تفاوت نظری دارند، به دلیل روایت‌هایی تحویل ضدانقلاب بدهیم.

به هرحال ترکیب دو اندیشه بازرگان و شریعتی، پدیده‌ای به نام سازمان مجاهدین خلق را به وجود آورد. بازرگان استاد دانشگاه تهران بود و بیش از صد تالیف دینی داشت. او در بین دانشجویان بسیار محبوب بود. دو ویژگی در نگاه بازرگان وجود داشت که بعدها خود را در سازمان نشان داد؛ نخست نگاه علمی به دین (دین علمی) و دوم استقلال در فهم دین که نسبت به نهاد روحانیت بود. البته بازرگان متشرع و تربیت‌شده در یک خانواده سنتی دینی بود، اما دانشجویان او چنین ویژگی‌ای را نداشتند.

 
سازمان ترکیبی از اندیشه‌های بازرگان و شریعتی است؛ این به معنای متهم کردن بازرگان و شریعتی نیست و اساساً یکی از اشتباهات تاریخی این است که شخصیت‌های میانی که با انقلاب اسلامی نواقص یا تفاوت نظری دارند، به دلیل روایت‌هایی تحویل ضدانقلاب بدهیم.
 
 

بازرگان دغدغه مقدسی داشت و به دنبال این بود که اثبات کند، دین یک مساله سنتی و کهنه نیست. به همین دلیل او از گزاره‌های علمی و تجربی برای اثبات دین استفاده کرد. در دوره‌ای هم که بازرگان از این ادبیات استفاده می‌کرد، علوم تجربی در اوج بود.

آن چیزی هم که سازمان از شریعتی به ارث برد، قرائت چپ و مارکسیستی از اسلام بود. این قرائت به شدت عمل‌گرایانه و به دنبال نتیجه است. عملگراها نیز به تدریج شریعت و مبانی را کنار می‌گذارند و تنها هدف برایشان مهم می‌شود. از این رو هم می‌گویند هدف، وسیله را توجیه می‌کند.

بازرگان و شریعتی، منظومه فکری مشخصی داشتند و به قول معروف آن‌ها بازرگان و شریعتی بودند اما وقتی این اندیشه‌ها در دانشجویان آنان که بیشترشان دانشجویان فنی و پزشکی و به لحاظ نظری و مبانی فقیر بودند، رسوخ پیدا کرد، سازمان مجاهدین خلق را به وجود آورد. . . . .

تسنیم: من از صحبت‌های شما اینگونه نتیجه‌گیری کردم که اگر رهبران اولیه سازمان به زندان نمی‌افتادند، هرچند با تاخیر اما باز هم در مسیر ترور و خشونت (رادیکالیسم) قرار می‌گرفتند.

محمدی‌سیرت : بله. اساساً آن سه میراث فکری، جوانان دانشجو را به این فکر انداخت که راهی جز مبارزه مسلحانه و عمل بر مبنای مارکسیسم وجود ندارند. مجاهدین خلق اگر هم رهبران آنان به زندان نمی‌افتادند، در نهایت همین حرف را می‌زدند که اسلام علم مبارزه نیست. باید علمی مبارزه کرد و علم مبارزه، مارکسیسم است؛ چرا که آنان عملگرا، فاقد مبانی نظری و چپ‌گرا بودند. حال ممکن بود مذهبیون منشعب شوند، اما نباید فراموش کرد که بسیاری تغییر پیدا کردند. . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰

توضیحات: تاریخچه حضور زنان در تشکیلات فرقه تروریستی  مجاهدین بخشی از کتاب «تقی شهرام به روایت اسناد» به قلم آقای احمدرضا کریمی است. که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۸ چاپ و نشر داده شد.

اینکه سازمان چگونه از زنان بعنوان یک ابزار در راستای حل و فصل مسائل امنیتی خانه های تیمی، شناسایی و عملیاتی و فراتر از همه آنها سواستفاده جنسی می کرد. بنحویکه در تشکیلات فرقه رجوی از همان اواخر دهه ۱۳۴۰

جنسیت قربانی، پایه اصلی خشونت در اشکال و صور مختلف قرار می گرفت. که تاکنون نیز ادامه داشته است. بنحویکه سازمان مجاهدین از زمان تاسیست تاکنون از یک سازمان انقلابی به یک فرقه سیاسی – مذهبی که سواستفاده از زنان در هسته اصلی آن قرار دارد تبدیل شده است.

این بخش از مطلب صفحات ۱۰۲ الی ۱۱۰ کتاب را شامل می گردد که در دو قسمت در دید و نظر مخاطبان قرار می گیرد.

قسمت اول: توسعه ی حضور و عضوگیری زنان در سازمان – . . . سازمان تروریستی مجاهدین خلق، پیش از ضربه ی شهریور ۱۳۵۰، بیشتر یک تشکیلات «مذکر» بود.

عضوگیری زنان تا سال ۱۳۴۸ اصلا مطرح نشد و پس از طرح کمرنگ آن نیز چندان جدی نبود؛ چرا که وابستگی خانوادگی – به خصوص ازدواج – ازنظر محمد حنیف نژاد بنیان گذار اصلی سازمان، اساسا امری ضد مبارزه و مانعی برای تحرک انقلابی به شمار می رفت.

با این همه، در تجدید نظر تشکیلاتی سال ۱۳۴۸، «گروه زنان» نیز تشکیل شد که منصور بازرگان مسئول آن بود. با طرحی که در مرکزیت به تصویب رسید، قرار شد در چارچوب ازدواج بستگان نزدیک کادرها و اعضای سازمان، حضور زنان در تشکیلات توجیه داشته باشد. این نحوه ی نگرش و زوایه ی دید، صرفا پوششی امنیتی تشکیلات را مد نظر داشت؛ هم برای توجیه خانه های جمعی و هم در روند ارتباط های تشکیلاتی. در آن زمان پلیس سیاسی شاه هنوز روی زنان و دختران – به خصوص چادری ها – حساس نشده بود و از این رو یک زن یا دختر می توانست بدون ایجاد سوء ظن، در جا به جایی مدارک و اسناد موثر باشد. .. . . .

چنانکه از اظهارات بهمن بازرگان (از اعضای رهبری سازمان قبل از ضربه شهریور) برمی آید، با طرح ازدواج اعضا در مرکزیت، منصور بازرگان یکی از همکاران خواهرانش پوری و حوری بازرگان در مدرسه رفاه به نام فاطمه امینی را گرفت و به حنیف نژاد هم پیشنهاد کردند با پوران بازرگان ازدواج کند. حنیف نژاد اول زیر بار نمی رفت ولی بلاخره به او گفتند باید این کار را بکنی؛ و گویا سن پوران هم از حنیف نژاد بیشتر بود … بعد خواهر محمد حیاتی را آوردند و بعد خواهر رضایی ها آمد. هرکس خواهری داشت که به درد این کار می خورد، در سنی بود که انگیزه ای یا مثلا انضباطی داشت، یواش یواش آنها را آوردند. با این همه، در مقطع سال ۵۰ و فراری شدن ها، اهمیت زن ها در پوشش دادن پررنگ شد و تعدادشان افزایش یافت؛ اصلا نظر سازمان هم عوض شد و آن نظر قدیمی ها را کنار گذاشتند. ضرورت تهیه خانه های امن تیمی در شرایط پس از ضربه شهریور، موضوع عضوگیری زنان را جدی کرد. اولین عضوگیری های جدید در اواخر زمستان ۱۳۵۰ صورت گرفت و هم زمان مسئله ی ازدواج اعضای مرکزیت و کادرهای بالا نیز از همان وقت مطرح شد. ازدواج رضا رضایی با لیلا زمردیان، با آن نگرش توجیه کننده، اولین اقدام در نوع خود بود.

  • مصطفی آزاد
  • ۱
  • ۰

انتخابات سیزدهمین دروه ریاست جمهوری در ایران در حالی برگزار شد که از چند ماه قبل فرقه تروریستی مجاهدین و بسیاری از رسانه های فارسی زبان معلوم الحال، بدستور اربابان غربی و عربی شان خط «تحریم انتخابات» را پیش می بردند.

جالب است بدانیم بسیاری از کشورهای پیرامونی و یا گروههای ایرانی نما،  خط «تحریم انتخابات» ایران را پیش می بردند و آنرا «نمایشی» تفسیر می کردند که خود با موضوع انتخابات بیگانه بوده و در ساختار آنان «انتخابات» هیچ جایگاهی ندارد.

حضور باشکوه مردم ایران در انتخابات روز جمعه نشان داد که گروه فاسد و تروریستی مجاهدین همچنان در بین مردم ایران منفور بوده و یاوه گویی های سران آنان هیچ تاثیری بر تصمیم و اراده مردم ایران ندارد.

ادعای مضحک و چالش برانگیز مجاهدین در مورد شرکت اندک مردم در انتخابات روز جمعه! بیش از پیش حاکی از بی آبرویی و ورشکستگی سیاسی – اجتماعی این گروه مفسد و تروریست در بین مردم ایران است.

البته در این میان حضور پر رنگ ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز در انتخابات روز جمعه قابل توجه بود. بنحویکه وقتی مجاهدین و سلطنت طلبان نتوانستند در بیرمنگام انگلیس با فحش و ناسزا مانع از حضور ایرانیان در پای صندوق های رای شوند به ضرت و شتم روی آورده و به رای دهندگان حمله ور شدند.

همین وضع در مقابل دفتر حفاظت منافع ایران در واشینگتن  و همچنین نیوزلند هم اتفاق افتاد و اعضای مجاهدین ایرانیانی را که برای رای دادن به این محل مراجعه می کردند را مورد توهین و اهانت قرار می دادند.

این اتفاقات نشان می دهد مردم ایران چه مقیم کشورهای خارجی و چه ساکن ایران علیرغم تبلیغات کَر کننده گروه فاسد و تروریست مجاهدین بخوبی مرز خود را با وطن فروشان و خائنین را حفظ کرده اند. . . .

 

از سوی دیگر  مجاهدین در حالی ادعای بی رونق بودن انتخابات ایران را سر می دهد که بیش از ۵۰۰ خبرنگار از ۲۲۶ رسانه خارجی، از ۳۹ کشور جهان از جمله؛ امریکا، انگلستان، ایتالیا، بحرین، بلژیک، ترکیه، نروژ، سوئد و دانمارک، چین، روسیه، ژاپن، سوئیس، فرانسه، آلمان، اتریش، اسپانیا، استرالیا،، هلند،  قطر، کره جنوبی، کره شمالی، کانادا، کلمبیا، کویت، لبنان، لوکرامبورگیمن، پاکستان، نیجریه، آذربایجان، افغانستان، ارمنستان، قرقیزستان، عراق، عمان، امارات فلسطین،سوریه، و . . . انتخابات ریاست جمهوی ایران را پوشش دادند.

درج گوشه هایی از انعکاسات انتخابات روز جمعه ایران در رسانه های خارجی، به روشنی دروغگویی و ادعاهای مضحک سران مجاهدین را بر ملا می کند و نشان می دهد که این گروه فاسد و تروریست هیچ مشروعیتی در بین مردم کشورمان نداشته و بلحاظ سیاسی – اجتماعی در جامعه ایران ورشکسته محسوب می شوند.

حتی رسانه های اسرائیلی هم مجبور شدند به مشارکت قابل توجه مردم در انتخابات روز جمعه ایران اقرار کرده و از آن بعنوان یک نمونه دموکراسی یاد کنند. . . . .

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰

دارودسته مزدورفرقه تروریستی رجوی این مدعیان دروغین دموکراسی با سوابق وابستگی به اجانب، امروز در شهر برمینگهام خانم محترمی را که فقط برای رأی دادن، ابتدایی ترین حق هرفرد برای مشارکت در تعیین سرنوشت، آمده بود، وحشیانه مجروح کردند. سفارت ایران در حال پیگیری موضوع از مجاری رسمی است.

  • مصطفی آزاد
  • ۰
  • ۰

  • مصطفی آزاد